ORIGINAL_ARTICLE
افزایش قدرت منطقه ای ترکیه و پیامدهای امنیتی آن بر منافع ملی ایران در شرق مدیترانه در مقطع زمانی 2002 تا 2014 م
در سالهای اخیر رویدادها، تحولات و رقابتها در منطقه غرب آسیا روند سریع و پرشتابی به خود گرفته است. در این میان رقابت دو کشور مهم و تأثیرگذار منطقه یعنی ایران و ترکیه از مهمترین رقابتها محسوب میشود و بیتردید در شکلگیری سرنوشت آینده منطقه بهویژه شرق مدیترانه نقش تعیین کنندهای خواهد داشت. با افزایش قدرت ترکیه در حوزههای مختلف و دخالت بیشتر و عمدتاً مخرب این کشور در مسائل منطقه بهویژه شرق مدیترانه مانند بحران سوریه تحولات جاری نیز از شتاب بیشتری برخوردار شده است. در این میان پیامدهای افزایش قدرت منطقهای ترکیه بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران از جنبه امنیتی حائز اهمیت فراوانی هست و تقابل و تضاد منافع دو کشور را آشکارا به نمایش میگذارد. این مقاله سعی دارد به این سؤال اساسی پاسخ دهد که افزایش قدرت منطقهای ترکیه چه پیامدهای امنیتی بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در شرق مدیترانه دارد؟ در این مقاله از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی استفاده شده و برای گردآوری اطلاعات از روش میدانی (پرسشنامه) و روش کتابخانهای بهره گرفته شده است. نتایج و دستاوردهای این پژوهش نشان میدهد افزایش قدرت منطقهای ترکیه در شرق مدیترانه در مقطع زمانی 2002 تا 2014م پیامدهای امنیتی مهمی مانند تضعیف الگو، کاهش نفوذ جمهوری اسلامی ایران، تغییر توازن قوا و تغییر ترتیبات امنیتی به ضرر جمهوری اسلامی ایران را بهدنبال دارد.
https://journal.iag.ir/article_55686_f0e69c8b2e06263e97baf527143244af.pdf
2017-06-22
1
34
ایران
ترکیه
پیامدهای امنیتی
شرق مدیترانه
قدرت منطقه ای
منافع ملی
محمدجعفر
آجورلو
1
استادیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه جامع امام حسین
LEAD_AUTHOR
سید یحیی
صفوی
2
استاد جغرافیای سیاسی، دانشگاه جامع امام حسین
AUTHOR
محمدرضا
کفاش جمشید
3
دانشجوی دکتری جغرافیای نظامی، دانشگاه جامع امام حسین
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
(تحلیل ژئوپلیتیکی عوامل مؤثر در نمادسازی فضاهای جغرافیایی شهر تهران (مطالعه موردی: نمادسازی برج میلاد)
نمادها و چشماندازهای شهری بازنمایی کننده جریان های فضایی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی غالب در کالبد شهر هستند و عامل و نیروی غالب، شکلدهنده به نماد اصلی شهر خواهد بود. شهر تهران نیز از این قاعده مستثنی نیست. طبق پژوهش صورت گرفته گفتمان نظام سرمایهداری، عوامل اقتصادی و هرچه غربی و مدرن شدن سبک زندگی شهری و تغییر سلیقه شهروندان و اهداف سیاسی و اجتماعی بازیگران غالب شهری نظیر نهاد شهرداری و صدا و سیما نقش اصلی را در تغییر نماد شهری تهران از برج آزادی به برج میلاد بر عهده داشته اند. برج میلاد از مزیت قابلیت رویت گسترده برخوردار بوده و برآورده کننده نیازهای تجاری و اقتصادی شهر تهران می باشد و برج آزادی نیز با موقعیت گره ای عمده و قرار داشتن در کانون تحولات سیاسی-اجتماعی تاریخی معاصر جامعه ایران نقش سیاسی-اجتماعی پررنگی دارا است و میتوان گفت این دو در عین بازنمایی کننده شکاف و گسل قدرت و اختلاف طبقاتی در جامعه مکمل نیازهای نشانهای و نمادین شهر تهران هستند. روش تحقیق مقاله توصیفی-تحلیلی بوده و توصیف و تحلیل کارکرد دو نماد آزادی و میلاد و تحلیل گفتمانهای سیاسی-اجتماعی و اقتصادی شهر تهران اساس کار بوده است.
https://journal.iag.ir/article_55687_bfc88397af8ed9c007cbb7b7d935cfb8.pdf
2017-06-22
35
66
نماد
بازنمایی
برج آزادی
برج میلاد
تهران
زهرا
احمدی پور
1
- استاد جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس
LEAD_AUTHOR
عبدالوهاب
خوجم لی
2
-دانش آموخته دکتری جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
محمدرضا
پورجعفر
3
-استاد شهرسازی، دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
سرمایه اجتماعی و خوداتکایی راهبردی در فرآیند توسعه و نوسازی ملی
خوداتکایی راهبردی را میتوان بهعنوان بخش اجتنابناپذیر سیاستگذاری راهبردی کشورهایی دانست که در روند توسعه و نوسازی ملی قرار دارند. در سالهای بعد از جنگ دوم جهانی کشورهایی توانستند موقعیت راهبردی و ژئوپلیتیکی خود را ارتقاء دهند که به نشانههایی از خوداتکایی راهبردی دست یافتهاند. در این زمینه، مدل توسعه با نشانههایی از امنیت و سرمایه اجتماعی پیوند مییابد. حوزهسیاستگذاری راهبردی تلاش دارد تا موضوع مربوط به توسعه و نوسازی در کشورهای مختلف را بر اساس نشانههای خوداتکایی و سرمایه اجتماعی تبیین نماید. در این مقاله با رویکردی تبیینی و با استفاده از روش تحلیل داده و محتوا تلاش می شود ضمن تبیین ارتباط توسعه و امنیت، جایگاه خوداتکایی راهبردی و سرمایه اجتماعی در سیاستگذاری راهبردی با تأکید بر ایران مشخص شود. شایان توجه است که «خوداتکایی راهبردی» و «سرمایه اجتماعی» بهعنوان متغیرهای مستقل محسوب شده و «توسعه و نوسازی ملی» متغیر وابسته این مطالعه هست. یافته ها بیانگر این است که اگر ضرورتهای حکمرانی جهانی با نشانههایی از حکمرانی خوب در کشورهای پیرامونی با یکدیگر پیوند یابد، زمینه برای تحقق اهدافی همانند خوداتکایی راهبردی بهوجود میآید.
https://journal.iag.ir/article_55688_2f8644dcc8b7a90b57063fe3af93e273.pdf
2017-06-22
67
92
خوداتکایی راهبردی
سرمایه اجتماعی
سیاستگذاری توسعه
امنیت ملی
نظام جهانی
عباس
مصلی نژاد
1
-فوق دکترای سیاستگذاری راهبردی و استاد علوم سیاسی، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیرجهانیشدن بر تقویت همگرایی در حوزه فرهنگی نوروز
پژوهش حاضر در پی بررسی تأثیراتجهانیشدن بر همگرایی منطقهای در منطقه نوروز بوده و با طرح این سؤال که جهانیشدن چه تأثیری بر همگرایی در این منطقه خواهد داشت؟ با فرض اینکه یکی از اساسیترین ویژگیهای همگرایی منطقهای، فرهنگ مشترک بوده و نظریههای همگرایی نیز کم و بیش بر آن تأکید ورزیده و منطقه گرایی مقدمه ای برای جهانیشدن است، نوروز میتواند عامل اصلی همگرایی میان کشورهای این حوزه باشد. پژوهش با نگاهی به روند تحول جهانیشدن و منطقهگرایی و نظریههای موجود مبتنی بر فرهنگ و همگرایی در روابط بینالملل، و با بررسی حوزه جغرافیایی، فرهنگی و تمدنی نوروز و اشتراکات موجود میان کشورهای منطقه به این نتیجه رسید که در صورت تعریف درست و شفاف منطقه مزبور و ایجاد ساز و کارهای مناسب میتوان در راستای ایجاد نوعی خاص از همگرایی فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی گام برداشت، و موج گریزناپذیر جهانی شدن را در جهت مثبتِ همگرایی هدایت نموده و تأثیرات منفی آن را به حداقل رساند.
https://journal.iag.ir/article_55689_d5652816e36487647a507c2e88149acc.pdf
2017-06-22
93
120
جهانیشدن
نوروز
منطقهگرایی
همگرایی فرهنگی
همگرایی اقتصادی
همگرایی سیاسی
عبدالرضا
فرجی راد
1
-دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران
AUTHOR
ریباز
قربانی نژاد
2
- استادیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران
LEAD_AUTHOR
عبدالله
مهربان
3
-دانش آموخته مطالعات اروپا، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
کاربرد دیدگاه پسااستعمارگرایی در تحلیل های ژئوپلیتیکی
ژئوپلیتیک انتقادی در روند توسعه خود، تحولاتی را پشت سر گذاشته است و از تمرکز بر دیدگاه پساساختارگرایی و دغدغه های اولیه نسبت به عرصه رسمی کشورداری، و از تمرکز بر نقد و شالوده شکنی و گفتمان های استراتژیک تبدیل به حوزه ای برای در برگرفتن مسائل متعددی مانند جنگ، بازنمایی و غیره شده و پسوند های مختلفی از ژئوپلیتیک انتقادی ظهور یافته است. یکی از دیدگاه هایی که در دو دهه اخیر در مطالعات و تحلیل های ژئوپلیتیکی به کار گرفته شده است، دیدگاه پسااستعماگرایی است. با توجه به قابلیت-های فراوان دیدگاه پسااستعماری برای تحلیل بسیاری از مسائل جهان کنونی و بهویژه منطقه خاورمیانه، و نیز با توجه به خلأ ادبیات در زبان فارسی در مورد چگونگی کاربرد دیدگاه پسااستعماری در تحلیل های ژئوپلیتیکی، مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مهمترین کاربردهای دیدگاه پسااستعمارگرایی در تحلیلهای ژئوپلیتیکی می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که دیدگاه پسااستعمارگرایی، به لحاظ نظری، چالش هایی را برای سنت ها و بینش های رشته جغرافیای سیاسی و نظریه های ژئوپلیتیکی که عمدتاً بر اساس دیدگاه غربی هستند، به وجود آورده است. مهمترین کاربردهای دیدگاه پسااستعمارگرایی در تحلیل های ژئوپلیتیکی، نقد و تحلیل رویه شرق شناسی در دنیای کنونی؛ مباحث مربوط به ژئوپلیتیک فرودستی؛ مسئله جنگ و خشونت، و بیوپلیتیک است. در کل، دیدگاه پسااستعماری در ژئوپلیتیک، توجه خاصی به حکومت ها، گروهها و انسان های فرودست و ضعیف در جهان کنونی دارد. این دیدگاه درد و رنج انسانی را در فضاهایی خاص به تصویر می کشد و تحلیلی انتقادی از تقاطع بین ژئوپلیتیک، بیوپلیتیک و ژئواکونومی ارائه می کند.
https://journal.iag.ir/article_55690_0dfab3f8547f155600caff0a32765944.pdf
2017-06-22
121
150
پسااستعمارگرایی
ژئوپلیتیک
شرق شناسی
فرودستی
جنگ
خشونت
بیوپلیتیک
فاطمه سادات
میراحمدی
1
- دانش آموخته جغرافیای سیاسی، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
قانونگذاری جغرافیایی؛ با تأکید بر جمهوری اسلامی ایران
مهمترین عامل مؤثر در امر قانونگذاری و اداره کشورها، که بر اساس آن توسعه متوازن و پایدار قلمرو ملی تحققپذیر خواهد بود، جغرافیا است. عاملی که کشورهای در حال توسعه و توسعهنیافته کمتر به آن توجه نموده و با انتخاب سیستم بسیط و تک ساخت که اکثراً ناسازگار با فضای جغرافیایی آنهاست، یکسان انگاری و یکسانسازی سرزمینی را در دستور کار خود قرار دادهاند. جمهوری اسلامی ایران نیز با دارا بودن چنین سیستمی، تفاوتهای فضایی- جغرافیایی را در مدیریت و قانونگذاری کشور تا حدودی نادیده انگاشته است. بر همین اساس این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی بر آن است تا به بررسی قانونگذاری جغرافیایی در ایران و ارائه پیشنهاداتی برای تحقق این امر پردازد. نتایج تحقیق نشان میدهد که ایران کشوری پهناور با تنوع و تفاوتهای گسترده جغرافیایی است که این گوناگونی موجب شده، بر هر یک از بخشهای کشور شرایط متفاوتی حکمفرما باشد. با این وجود قوانین مصوب در جمهوری اسلامی ایرانهمگی در سطح ملّی تصویب شده و بهرغم وجود ویژگیهای جغرافیایی متنوع و مختلف کشور، برای همه مناطق کشور بهطور یکسان به اجرا گذارده میشوند. این مسئله موجب شده بیشتر مناطق کشور که (به لحاظ شرایط خاص حاکم بر خود) همخوانی مناسبی با قوانین وضع شده در سطح ملّی ندارند، از توسعه لازم برخوردار نگردیده و ضمن کاهش کارایی این قوانین در این مناطق، پتانسیلهای بالای جغرافیایی مناطق مذکور مورد توجه و بهرهبرداری مناسب قرار نگیرد. در این پژوهش سعی شده است با اشاره به نقش پژوهش در قانونگذاری، لزوم توجه به این تفاوتها و تعریف قوانین متناسب با شرایط حاکم بر هر یک از این مناطق را بررسی کنیم که ماحصل آن ضرورت توجه به قانونگذاری جغرافیایی هست که یکی از مباحث کاربردی و مهم در قانونگذاری و حکمرانی خوب است.
https://journal.iag.ir/article_55691_ab3d41a3697de45a15a4b7a687ab1f17.pdf
2017-06-22
151
173
جغرافیا
فضا
قانونگذاری جغرافیایی
توسعه
عدالت جغرافیایی
مهدی
ذوالفقاری
1
استادیار روابط بینالملل، دانشگاه لرستان
LEAD_AUTHOR
بهادر
غلامی
2
دانش آموخته جغرافیای سیاسی و پژوهشگر مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی
AUTHOR
محمد مهدی
احمدی معین
3
دانشجوی دکتری علوم سیاسی گرایش مسائل ایران، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
سیاست کُردی آمریکا و روسیه؛ منافع و امنیت ملی ایران
کردستان عراق از دهه 1990 و بهویژه پس از اشغال عراق در سال 2003، مورد توجه آمریکا قرار گرفت. هرچند در دوران جنگ سرد، کُردهای عراق به شوروی نگاه داشتند اما از سال 2007، روسیه منطقه اقلیم کردستان عراق را بهعنوان یک اولویت مورد توجه قرار داده است. با شروع بحران سوریه، کُردهای این کشور بهتدریج مورد توجه آمریکا و روسیه قرار گرفتند. توجه آمریکا و روسیه به کُردهای عراق و سوریه، دارای پیامدهایی برای امنیت و منافع ایران است که بررسی آن را ضروری میکند. این نوشتار با استفاده از روش تطبیقی -مقایسهای و نیز توصیفی - تحلیلی استدلال میکند که سیاست کُردی آمریکا و روسیه در جهت بسط نفوذ آنها و نیز تضعیف رقبای دولتی و درون دولتی آنها بهشمار میرود که در مواردی مقوم منافع و امنیت ایران است و در موارد دیگری چنین نیست.
https://journal.iag.ir/article_55692_81294c6655f932696c72fa69eb6996aa.pdf
2017-06-22
174
201
کُرد
آمریکا
روسیه
خاورمیانه
ایران
پریسا
کریمی
1
دانش آموخته روابط بینالملل، دانشگاه علامه طباطبایی
AUTHOR
طهمورث
غلامی
2
دانش آموخته روابط بینالملل، دانشگاه علامه طباطبایی
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل تأثیرگذاری عوامل ژئوپلیتیکی بر سیاست امنیت ملی ج.ا.ایران در پرونده هستهای
این پژوهش در پی تبیین میزان و نوع تأثیرگذاری عوامل ژئوپلیتیکی ایران بر نگاه و رویکرد اتخاذی از سوی طرفین پرونده هستهای ایران است. در همین راستا، تلاش گردیده، با رویکردی تلفیقی، بین «واقعیتهای ژئوپلیتیک» کشور و نگاه و درک طرفین پرونده هستهای، ارتباط برقرار شود. یافتههای پژوهش (که فرضیات آن بهصورت میدانی مورد ارزیابی قرار گرفته است)، نشان میدهد از منظر میزان تأثیرگذاری، عوامل ژئوکالچری بیشترین تأثیرگذاری را بر نگاه بازیگران مؤثر در پرونده هستهای داشتهاند و عوامل ژئواستراتژیکی، ژئواکونومیکی و هیدروپلیتیکی به ترتیب در ردههای بعدی اثرگذاری قرار دارند. در بررسی نوع تأثیرگذاری بر «نگاه و رویکرد خودی» نیز، عوامل ژئوکالچری بالاترین اثرگذاری مثبت و عوامل ژئواکونومیکی نیز، بالاترین میزان اثرگذاری منفی را داشتهاند. همچنین، در ارزیابی میزان تأثیرگذاری عوامل ژئوپلیتیکی ایران، بر «نگاه و رویکرد طرف مقابل (1+5)»، عوامل ژئوکالچری بالاترین اثرگذاری منفی وضعیت هیدروپلیتیک ایران کمترین اثرگذاری منفی را داشته است.
https://journal.iag.ir/article_55693_5e36278be1cb06f338ea77cefc18e157.pdf
2017-06-22
202
221
عوامل ژئوپلیتیک ایران
سیاست امنیت ملی
پرونده هستهای ایران
حسین
مهدیان
1
دانشجوی دکتری علوم سیاسی، دانشگاه اصفهان
AUTHOR
علی
علیحسینی
2
استادیار علوم سیاسی، دانشگاه اصفهان
LEAD_AUTHOR
علیرضا
آقاحسینی
3
دانشیار علوم سیاسی، دانشگاه اصفهان
AUTHOR