چکیدهژئوپلیتیک در اواخر قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم با نظریههای متعددی توسعه یافت بگونهای که، امروزه این نظریهها بخش مهمی از تاریخچه و ادبیات مربوط به ژئوپلیتیک را تشکیل میدهند. از این روی مطالعه، بررسی، تجزیهوتحلیل و نقد این نظریهها به جزئی جداییناپذیر از مطالعه علم ژئوپلیتیک تبدیل شده است. در همین راستا، پژوهش حاضر که از نوع بنیادی - نظری بوده و به روش توصیفی - تحلیل محتوا با بهرهگیری از منابع کتابخانهای دست اول انجام پذیرفته است، در پی پاسخ به این سئوال است که؛ توصیههای کاربردی در نظریههای ژئوپلیتیکی دوره کلاسیک از چه جایگاهی برخوردار میباشد؟ برای پاسخ به این سئوال، چهار مورد از مهمترین و شناختهشدهترین نظریههای ژئوپلیتیکی دوره کلاسیک – نظریههای "قدرت دریایی"، "کشور بهمثابه یک موجود زنده"، "محور جغرافیایی تاریخ" و "ریملند" - مورد مطالعه قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان میدهد که؛ این نظریهها ضمن دارا بودن ماهیت بنیادی - نظری، از ماهیت کاربردی نیز برخوردارند چرا که نظریهپردازان این دوره، به وجه کارکردی و سودمندی نظریههای خود نیز توجه داشته و با ارائه توصیههای متعدد، به نظریههای خود ماهیت کاربردی نیز بخشیدهاند بگونهای که ارائه توصیههای کاربردی به مسئولیت و وظیفهای ذاتی برای این نظریهها تبدیل شده است. بنابراین؛ توصیههای کاربردی از جایگاه ویژهای در نظریههای ژئوپلیتیکی دوره کلاسیک برخوردار بوده و جزو شاخصههای مهم این نظریهها محسوب میشود.