انجمن ژئوپلیتیک ایران
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
2538-3698
10
33
2014
03
21
رویکردی جدید به تاریخ پیدایش و بنیانگذار جغرافیای سیاسی در جهان
1
36
FA
محمدرضا
حافظنیا
ـ استاد جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس
پژوهش حاضر با این سؤال انجام شد که جغرافیای سیاسی توسط چه کسی و در چه تاریخی برای اولین بار عنوان گذاری و مفهوم سازی شده است؟ در این میان، سه نفر بنام «اَنروبرت ژاک تورگو»، «ایمانوئل کانت» و «فردریش راتزل» مطرح بودند. این پژوهش به روش کتابخانه ای و با بررسی اسناد و مدارک اصلی مربوط به آن سه نفر انجام گردید. نتیجه پژوهش نشان داد که برای اولین بار تورگو در سال 1751م با نگارش طرح کتابی در این موضوع در دانشگاه سوربن، اصطلاح جغرافیای سیاسی را بکار گرفته و مفهوم سازی نموده است. کانت نیز در سال 1757م در دانشگاه کونیگزبرگ آلمان اصطلاح جغرافیای سیاسی را بکار گرفته و مفهوم سازی کرده است. فردریش راتزل نیز در سال 1897م در دانشگاه لایپزیگ آلمان اولین کتاب علمی را درباره پدیده کشور و حکومت با عنوان جغرافیای سیاسی تألیف و منتشر نموده است. بنابراین جغرافیای سیاسی توسط تورگو و کانت در نیمه قرن 18 عنوان گذاری و مفهوم سازی شده است.<br />
جغرافیای سیاسی,تاریخ علم,تورگو,کانت,راتزل
https://journal.iag.ir/article_55946.html
https://journal.iag.ir/article_55946_6017a7e7265f1b2a4114262e192faa96.pdf
انجمن ژئوپلیتیک ایران
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
2538-3698
10
33
2014
03
21
بررسی ساختار فضایی قدرت سیاسی در ایران باستان
37
59
FA
هادی
اعظمی
- دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه فردوسی مشهد
هادی
زرقانی
- استادیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه فردوسی مشهد
مسعود
حمیدی
- دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی، دانشگاه فردوسی مشهد
ساختار قدرت در ایران در ابتدا متمرکز نبوده بلکه بیشتر حالت الیگارشی داشته است که این ساختار رفته رفته به شکل بسیط در آمده و در دوره ساسانیان بهشکل حکومت بسیط متمرکز تغییر حالت داد و یکی از مهمترین دلایل آن نفوذ مبلغان مذهبی در ساختار قدرت میباشد. لازم بهذکر است عواملی دیگر چون وسعت جغرافیایی، و ناهمواریها در الگوی فضایی توزیع قدرت سیاسی در ایران مؤثر بودهاند. تحقیق حاضر با بررسی ساختار فضایی قدرت سیاسی در ایران باستان یعنی در دورههای مادها، هخامنشان، اشکانیان و ساسانیان به کنکاش در دلایل مؤثر بر ساختار قدرت در ایران باستان میپردازد و بر این اساس بهنظر میرسد که دلیل تشکیل اولین دولت متمرکز ایران یعنی مادهاموقعیت جغرافیایی ایران و و جود دشمن خارجی قدرتمندی بهنام آشور میباشد. ساختار قدرت سیاسی و توزیع فضایی آن یکی از مهمترین موضوعاتی میباشد که در جغرافیای سیاسی مورد بررسی قرار میگیرد. کشور ایران با تمدن چند هزار ساله، دارای ساختار قدرتی متمرکز و بسیط میباشد و دلایل آنرا باید در ایران باستان و ریشه تشکیل اولین حکومت ایرانی (ماد) و سیر گرایش به تمرکز قدرت جستجو کرد.<br /> <br />
الگوی حکومتی,ساختار قدرت,قدرت سیاسی,فرهنگ سیاسی,دین و مذهب,ایران باستان
https://journal.iag.ir/article_55948.html
https://journal.iag.ir/article_55948_77213789b8a6078f336ccd01238e66f1.pdf
انجمن ژئوپلیتیک ایران
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
2538-3698
10
33
2014
03
21
بررسی چالشهای قدرت ملی در ایران با تأکید بر بحران هویت ملی
60
82
FA
غلامحسن
حیدری
ـ استادیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز
زهره
حیدریبنی
دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز
مهمترین تلاش رهبران سیاسی در همه کشورها ارتقاء اقتدار ملی است. این در حالی است که بهنظر میرسد جامعه ایرانی امروزه با چالشهایی در زمینه تأمین حداکثر قدرت ملی روبروست. یکی از مؤلفههایی که در شرایط کنونی موجب گردیده تا قدرت ملی با چالش مواجه گردد، بحران هویت ملی است. هویت ملی بهمعنای وحدت و همبستگی میان اجزای تشکیلدهنده یک نظام سیاسی و اجتماعی، یکی از مؤلفههای اصلی اقتدار ملی محسوب میشود. این در شرایطی است که با افزایش ضریب وحدت و همبستگی ملی از میزان تهدیدات داخلی و خارجی کاسته شده و زمینه مناسبی برای توسعه و پیشرفت کشور فراهم میگردد.مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در پی بازشناسی رابطه میان متغیر هویت ملی بهمثابه متغیر وابسته، با قدرت ملی بهعنوان متغیر مستقل میباشد. همچنین تلاش میگردد تا با اشاره به برخی نمادهای بحران هویت ملی در ایران، عوامل و عناصر مؤثر در بروز آنها نیز معرفی گردند. رویکرد غالب در اینجا تحلیل کارکردی و شیوه گردآوری دادهها مبتنی بر روش اسنادی و کتابخانهای است. نتایج نشان میدهد که هماکنون هویت ملی بهعنوان زیرساخت منافع ملی در کشور از درون با برخی چالشها مواجه است که در صورت عدم توجه کافی به آنها از استعداد زیادی برای تبدیل شدن به بحران برخوردارند، که آن نیز بهنوبه خود موجب کاهش ضریب قدرت ملی و آسیبپذیری کشور در مقابل تهدیدات خارجی میگردد.
چالش,قدرت ملی,بحران,هویت ملی,ایران
https://journal.iag.ir/article_55949.html
https://journal.iag.ir/article_55949_dd206c73f0eddc3d2339798fcd4ad7a8.pdf
انجمن ژئوپلیتیک ایران
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
2538-3698
10
33
2014
03
21
تبیین نظری قاچاق کالای ورودی و مدیریت آن در کشورها
83
105
FA
ابراهیم
رومینا
- استادیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس
e.roumina@modares.ac.ir
پدیده قاچاق، جابجایی کالا یا خدمات بهصورت غیرقانونی از یک مکان به مکان دیگر و یا ورود و خروج آن از مرزهای یک کشور است.مساله این پژوهش این است که چرا قاچاق کالا در یک واحد سیاسی – فضایی(کشور) شکل میگیرد و راهکارهای مدیریت آن چیست؟ورود و یا خروج کالا در نماد غیرقانونی آن یعنی قاچاق، چالش اساسی کشورهای مبتلابه بوده و تأثیرات ژرفی را بر تولید و تجارت قانونی، سرمایه گذاری و اشتغال دارد و توسعه ملی را با رکورد مواجه می نماید. این تحقیق از نوع بنیادی و نظری بوده و در شناخت ریشه های شکل گیری، چرخه تولید، توزیع و مصرف، عوامل تأثیرگذار بر توسعه آن و در نهایت الگوی نظری مدیریت آن در کشورها است. منابع مورد استفاده نیز به روش کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است.نتایج تحقیق نشان می دهد هر زمان نیازهای شهروندان ساکن یک فضای جغرافیایی از طریق مبادی رسمی و قانونی برطرف نگردد، عاملان قاچاق اقدام به نقل و انتقال کالا از مبادی غیررسمی و بهصورت غیرقانونی مینمایند. ریشه قاچاق در این پژوهش ناظر بر ساختار اقتصادی کشور، اختلاف توسعه، اختلاف قیمت کالا در مبدأ و مقصد و نیازهای فضایی در کشورهای مقصد کالا است. مراحل و فرایند قاچاق کالا از مبدأ تا مقصد شامل تولیدکننده، خریدار، قاچاقچی، عاملان و فاعلان، مباشران و هماهنگ کنندگان در مقصد، ابزار و لوازم حرکت کالا، بازار خرید، خریدار کالا در مقصد است. چهار مؤلفه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و نیز فضایی از عوامل توسعه دهنده قاچاق کالای ورودی می باشند. مدیریت پدیده قاچاق با اتکاء سه مرحله ریشه قاچاق، مراحل و فرایند قاچاق کالا از مبدأ به مقصد و نیز مؤلفه های توسعه دهنده آن مورد ملاحظه قرار گیرد.<br />
قاچاق,قاچاق کالای ورودی,مدیریت قاچاق
https://journal.iag.ir/article_55981.html
https://journal.iag.ir/article_55981_ef078ea8ac9c8c2bf661aa48850e3e5c.pdf
انجمن ژئوپلیتیک ایران
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
2538-3698
10
33
2014
03
21
آسیبشناسی و تحلیل روند تکامل مفهوم حکومت در ایران با نگاهی به تجربیات جهانی
106
139
FA
عطاءالله
عبدی
- استادیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه خوارزمی
مصطفی
مظاهری
- کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس
حکومت از مهمترین ارکان تشکیلدهنده کشور است، از اینرو یکی از مهمترین مباحث مورد مطالعه در جغرافیای سیاسی بهشمار میآید. فرآیند گذار از حکومتهای سنتی به حکومتهای مدرن و ملی بازتابهای جغرافیایی متفاوتی را در پهنه سرزمین و بهتبع آن در زندگی مردم بر جای گذاشته است. از اینرو در جغرافیای سیاسی که هنوز مطالعه حکومت بهعنوان ساختار سیاسی مدیریت سرزمین از اهمیت ویژه برخوردار است. ایران بهعنوان کشوری کهن که شاهد برپایی نخستین حکومتهای تاریخ بشری در خود بوده است از این حیث قابل مطالعه و بررسی است. یکی از برجستهترین مسائلی که در این مورد در میان صاحبنطران مختلف دیده میشود عدم وجود اتفاق نظر در میان آنها درباره زمان شکلگیری حکومت ملی در ایران است. بنابراین با وجود عرصههای گسترده قابل مطالعه در این رابطه، محل و تمرکز مقاله حاضر بر روی این مسئله است که حکومت ملی(Nation State) در ایران چگونه و طی چه فرایندی واقعیت یافته است و اینکه آیا میتوان شکلگیری آن را در ایران صرفاً در یک مقطع تاریخی خاص مطالعه نمود و نیز این نکته که آیا تجربیات ایرانی در این خصوص با روندهای جهانی مطابقت دارد.<br /> با توجه به چنین امری پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر منابع کتابخانهای در صدد برآمده است تا ضمن بررسی روند و سیر تکامل شکلگیری حکومت ملی در جهان بر مبنای شاخصهای مشخص، مقوله شکلگیری و تکامل حکومت ملی در ایران را به شیوهای تطبیقی مورد مطالعه قرار دهد. یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد گرچه حکومت ملی در ایران به مفهوم علمی آن در مقطع زمانی انقلاب مشروطه شکلگرفت، ولی باید توجه داشت که در دوران قبل و بعد از انقلاب مشروطه نیز رویدادهای تاریخی، سیاسی و اجتماعی در ایران روی داده است که بهعنوان مقدمه و نیز مکمل شکلگیری این نوع حکومت در ایران بهشمار میآیند. همچنین برخلاف روند جهانی که در آن حکومتهای مدرن بهعنوان مقدمه و بستری برای شکلگیری حکومت ملی عمل کردند در ایران حکومت ملی مقدم بر حکومت مدرن شد و این امر موجب آشفتگیهای علمی در میان صاحبنظران و نیز شکست تجربه انقلاب مشروطه در ایران و نیز تحولات سیاسی عمیق سالهای بعدی شد.<br />
ایران,ملت,حکومت ملی,حکومت مدرن
https://journal.iag.ir/article_55982.html
https://journal.iag.ir/article_55982_2fe5c227722340c150c463e08629e745.pdf
انجمن ژئوپلیتیک ایران
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
2538-3698
10
33
2014
03
21
جهانیشدن و منطقهگرایی نوین در شرق آسیا
140
159
FA
الهه
کولایی
- استاد مطالعات منطقهای، دانشگاه تهران
بهاره
سازمند
- استادیار علوم سیاسی، دانشگاه تهران
در پایان عوامل مؤثر در تداوم همکاری آسه آن +3 بهمنظور تحقق منطقهگرایی در کل منطقه شرق آسیا ارائه میشود. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی است.در پایان جنگ سرد و با گسترش جهانیشدن، منطقهگرایی نوین در دو دهه اخیر به یکی از اصلیترین موضوعهای رشتههای اقتصاد بینالملل، روابط بینالملل و اقتصاد سیاسی بینالمللی تبدیل شده است. اینک نوعی دیالکتیک جهانیشدن و منطقهگرایی در سیاست بینالملل آمده است. منطقه جنوب شرق آسیا هم از مناطقی است که اگرچه منطقهگرایی در آن به دوران جنگ سرد و بهصورت مشخص شکلگیری اتحادیه ملتهای جنوب شرق آسیا (آسهآن) در سال 1967 برمیگردد، اما از دهه 1990 موضوع منطقهگرایی در آن از اهمیت بسیار زیادی برخوردار شده است. این روند را میتوان در قالب ترتیبات و سازمانهای منطقهای در این منطقه مشاهده کرد. بهعنوان نمونه با رخدادن بحران مالی در سال 1997، تلاشهایی در جهت گسترش همکاری میان کشورهای عضو آسهآن و سه کشور واقع در منطقه شمال شرق آسیا یعنی چین، ژاپن و کره جنوبی آغاز شده است که طرح آسه آن + 3 ( آسه آن + کره جنوبی، ژاپن و چین) از مهمترین نمودهای آن محسوب میشود. با برطرف شدن بحران مالی همکاری میان اعضای آسهآن و سه کشور یادشده علاوه بر اینکه در حوزه اقتصادی و تجاری گسترش یافته است، به حوزههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نیز تسری یافته است. بهگونهایکه در نشست سران آسهآن در سال 2003 در بالی- اندونزی، مقرر شد تا سال 2020 جامعه آسهآن در سه حوزه امنیتی، اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی با تعمیق همکاری با سه کشور ژاپن، چین و کره جنوبی عملی شود. سؤال اصلی مقاله این است که تا چه اندازه میتوان به تحقق منطقهگرایی در منطقه شرق آسیا امیدوار بود؟ سؤالهای فرعی مطرح شده در این مقاله هم عبارتند از:چه رابطهای بین دو پدیده جهانیشدن و منطقهگرایی وجود دارد؟ مهمترین نمود منطقهگرایی در شرق آسیا چیست و چه زمینهها و عواملی سبب شکلگیری آن شدهاند؟ برای پاسخ به پرسشهای مورد اشاره، این مقاله از چهار بخش تشکیل شده است. در بخش نخست ویژگیهای منطقهگرایی نوین و تفاوتهای آن با منطقهگرایی قدیم مورد بررسی قرار میگیرد. سپس رابطه میان دو پدیده جهانیشدن و منطقهگرایی نوین بررسی میشود. در بخش سوم زمینهها و عوامل مؤثر بر شکلگیری آسهآن + 3 مطرح میشود.<br />
جهانیشدن,منطقهگرایی قدیم,منطقهگرایی نوین,شرق آسیا,آسه آن
https://journal.iag.ir/article_55983.html
https://journal.iag.ir/article_55983_699ee45367bbe297ce3755dfc8153bc2.pdf
انجمن ژئوپلیتیک ایران
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
2538-3698
10
33
2014
03
21
واکاوی و تبیین نقش غذا در رقابتهای ژئوپلیتیکی با تأکید بر ژئوپلیتیک غذا
160
189
FA
محمدباقر
قالیباف
- دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه تهران
زهرا
پیشگاهیفرد
- استاد جغرافیای سیاسی، دانشگاه تهران
رسول
افضلی
- دانشیار علوم سیاسی، دانشگاه تهران
سید محمد
حسینی
- دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی، دانشگاه تهران
کشاورزی و تولید مواد غذایی در دهههای اخیر، همواره یکی از مسائل مهم جهانی بوده و کلیه کشورها اعم از صادر کنند و وارد کننده را با چالشهای فزایندهای روبهرو ساخته است. این پژوهش بهمنظور واکاوی و تبیین نقش غذا در رقابتهای ژئوپلیتیکی با تأکید بر ژئوپلیتیک غذا، از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و تبیین علّی بهره برده است. نتایج تحقیق نشان میدهد در دهههای اخیر، مؤلفههای طبیعی نظیر تغییرات آب و هوایی، کمبود منابع آب و کمبود زمین و چالش برای استفاده مستقیم و غیرمستقیم از آن بههمراه مؤلفههای انسانی از قبیل رشد جمعیت، افزایش طبقه متوسط و شهرنشین، بحران انرژی و رقابت بین تولید مواد غذایی و سوختهای فسیلی، نقش سازمانهای بینالمللی و کاهش سرمایهگذاری در بخش کشاورزی در سطح جهانی، غذا را به یکی از موضوعات مهم ژئوپلیتیک بدل ساخته است. علاوه بر این، نتایج نشان میدهند که تحلیل مناسب مباحث مربوط به غذا و امنیت غذایی و تبیین آن، در یک چارچوب ژئوپلیتیکی بسیار راهگشا خواهد بود.
غذا,امنیت غذایی,قدرت,ژئوپلیتیک غذا
https://journal.iag.ir/article_55984.html
https://journal.iag.ir/article_55984_ee4177af1fd4f86505de5a22a313fb13.pdf
انجمن ژئوپلیتیک ایران
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
2538-3698
10
33
2014
03
21
نقش مرز و قومیت در عملکرد نقاط شهری مطالعه موردی: منطقه آذربایجان
190
220
FA
میرنجف
موسوی
- استادیار جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه ارومیه
ایوب
منوچهری میاندوآب
- دانشجوی دکتری جغرافیا و برنامهریزی شهری، دانشگاه تهران
زهرا
ادیبنیا
- دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی، دانشگاه تهران
بررسی شاخصهای اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیربنایی، بهداشتی- درمانی، ورزشی و حمل و نقل در تعیین وضعیت برخورداری مناطق و مکانها و شناخت عوامل تأثیرگذار در راستای تدوین راهبردهای توسعه مناطق و مکانها و کاهش نابرابری امری ضروری است. نوشتار حاضر، با هدف شناخت وضعیت عملکرد و توسعه نقاط شهری منطقه آذربایجان با توجه به تأثیر متغیرهای قومیت و مرزی بودن نقاط شهری منطقه آذربایجان پرداخته است. روش استفاده شده در این تحقیق توصیفی- تحلیلی میباشد و برای سطحبندی عملکرد نقاط شهری منطقه از 61 شاخص استفاده شده است، این شاخصها در راستای 6 عامل اصلی اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیربنایی، بهداشتی- درمانی، ورزشی، حمل و نقل و ارتباطات بودند و برای بررسی و تحلیل ابتدا کل شاخصها با استفاده از روشهای آماری از جمله تحلیل عاملی پالایش شد، شاخصها علاوه بر وزندار شدن، تعدادی از شاخصها نیز بهعلت واریانس کم از روند تحقیق حذف شدند، در تحلیلها و آزمونهای آماری از تحلیل واریانس، آزمون مستقل T و مدل رگرسیونی سلسله مراتبی از نتایج تحلیل عاملی استفاده شداست. نتایج نشان میدهد که مرزی بودن شهرها در عملکرد آنها تأثیرگذار بوده است و شهرهای مرزی نسبت به شهرهای غیرمرزی عملکرد ضعیفی داشتهاند. ولی متغیر قومیت در عملکرد نقاط شهری منطقه در سطح معنادار تأثیرگذار نبوده است. همچنین نتایج مدل رگرسیونی نشان میدهد که برای توسعه شهرهای مرزی باید عوامل اقتصادی و بهداشتی- درمانی در اولویت برنامهریزی قرار گیرد.<br />
منطقه آذربایجان,نقاط شهری,عملکرد,قومیت,مرز
https://journal.iag.ir/article_55985.html
https://journal.iag.ir/article_55985_8ff998cc8583ceb212b707bf1d4abf1b.pdf