انجمن ژئوپلیتیک ایران
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
2538-3698
5
14
2009
07
23
بررسی الگوهای حل و فصل منازعات و ارائه مدل بهینه حل منازعات سرزمینی
1
28
FA
پیروز
مجتهدزاده
ـ دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس
حسین
ربیعی
ـ دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس
به تناسب نیازهای گوناگون جوامع بشری، عوامل مختلفی میتوانند منازعات بینالمللی را بهوجود آورند. شدت این منازعات در نقاط مختلف جهان بسته به میزان اهمیت استراتژیک هر منطقه متغیر است. با این حال، همه مناطق ژئوپلیتیک جهان کم و بیش منازعه و کشمکش را تجربه کردهاند. تاکنون پژوهشگران نظریههای مختلفی برای حل و فصل این منازعات ارائه کردهاند. با بررسی نظریات مختلف حل و فصل منازعات بینالمللی و بکارگیری روش تحلیلی و انتقادی، پژوهش حاضر این فرضیه را مورد ارزیابی قرار داده است که «به دلیل ویژگیهای خاص منازعات سرزمینی، الگوی حل و فصل آنها متفاوت از روشهای بکار رفته در سایر کشمکشهای بینالمللی است و نیازمند ارائه الگوی ویژه است». این بررسی نشان میدهد که حل و فصل منازعات سرزمینی سرشتی منطقهای داشته و مستلزم بکار گیری همزمان تاکتیکهای متنوع و نسبتاً فراوان سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی است.
واژههای کلیدی: منازعات بینالمللی,منازعات سرزمینی,حل و فصل منازعه
https://journal.iag.ir/article_57024.html
https://journal.iag.ir/article_57024_e9d98794dd0224c0d733388ff3731b85.pdf
انجمن ژئوپلیتیک ایران
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
2538-3698
5
14
2009
07
23
تحلیل عوامل مؤثر بر ارتقاء سطوح تقسیمات کشوری مطالعه موردی: شهرستانهای استان فارس
29
47
FA
زهرا
احمدیپور
- استادیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس
قاسم
قنبری
- دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس
عاطفه
عاملی
- کارشناس ارشد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور، دانشگاه تربیت مدرس
نظام سازماندهی سیاسی کشور که در قالب تقسیمات کشوری به مرحلة اجرا در میآید، یکی از مهمترین و ضروریترین بخش نظام اداری کشور به حساب میآید. این اصطلاح به معنی ناحیهبندی مناطق جغرافیایی یا به عبارت دیگر شناسایی مناطق و نواحی همگنِ طبیعی، اجتماعی و اقتصادی و سازماندهی آنها در قالب واحدهای سیاسی جهت اعمال حاکمیت سیاسی میباشد و بدین ترتیب واحدهای سیاسی - اداری علاوه بر کارکردهای اقتصادی، اجتماعی، اداری، دارای کارکردهای سیاسی نیز میباشند.<br />نظام سیاسی و شکل آن، نظام اداری، فضای جغرافیایی، پیوندهای عاطفی و سیاسی میان مردم و مکان، شبکة مناسبات اجتماعی و جمعیت و پراکنش جغرافیایی آن از شاخصهای تأثیرگذار در فرایند تقسیمات کشوری به شمار میآیند. در ایران در اعصار طول تاریخی گذشته همواره نحوة دریافت مالیات، دفاع از مرزهای کشور در مقابل حملات احتمالی قدرتهای بیگانه، مسائل قومی، فرهنگی و نظامی به منظور کنترل بیشتر دولت بر رفتار خوانین و ایالات مختلف کشور، بر نحوة آرایش سیاسی فضا مؤثر بودهاند. در استان فارس نیز عواملی نظیر وسعت زیاد استان، محرومیت مناطق جنوبی استان، تفاوتهای فرهنگی - مذهبی و قومی، رقابتهای مکانی و ... در تقسیمات سرزمینی نقش داشتهاند. بر این اساس پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که عوامل مؤثر بر ارتقاء سطوح تقسیمات کشوری در استان فارس کدامند؟ روش تحقیق این پژوهش تحلیلی - توصیفی بوده که با استفاده از منابع کتابخانهای و بررسی اسناد و مدارک صورت گرفته است.
سازماندهی سیاسی فضا,ناحیهبندی,سطوح تقسیمات کشوری,استان فارس
https://journal.iag.ir/article_57025.html
https://journal.iag.ir/article_57025_1afcc0185ed2c7f2e4ddf9f6383a1909.pdf
انجمن ژئوپلیتیک ایران
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
2538-3698
5
14
2009
07
23
ارتباط بین پراکندگی اقوام ایرانی و امنیت مرزها
48
71
FA
زهرا
پیشگاهی فرد
ـ دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه تهران
مریم
امیدی آوج
- دانشجوی دکتری جغرافیای سیاسی، دانشگاه تهران
عمدهترین تفاوتها در هر کشور، نابرابری در فرصتهای اقتصادی، طبیعت، زبان، هویتخواهی وتاریخ است. وقتی این تفاوتهای مکانی عمیق باشد و انسانهای مکانهای کمتر توسعهیافته نسبت به این تفاوتها آگاهی یابند و سهم خود را در مشارکت ملی به علت همین تفاوتها در حداقل ببینند، تنشهایی را برای حکومت ایجاد میکنند و احساس منطقهگرایی در مقابل ملیگرایی تقویت میشود. در حال حاضر مرزها در مسائل مربوط به امنیت ملی، پدیدآورنده بحراناند. در صورت وجود اختلافات مرزی ریشه دار، امنیت ملی به شدت مورد تهدید قرار میگیرد. اهمیت مرزها و مناطق مرزی، ضرورت امنیت را ایجاب مینماید و جهت ایجاد امنیت مرزها، نقش قومیتهای ساکن در حاشیه مرزها بسیار حائز اهمیت میباشد <br />ایران کشوری متنوع از نظر قومی است.ویژگیهای متمایز کننده اقوام از یکدیگر در ایران بویژه بر مؤلفههای زبانی، مذهبی و نژادی متمرکز میشود. اقوام در ایران به شکل اقلیتهای مشخص در مناطق و استانهای مرزی پراکنده شدهاند. سکونت پنج قومیت ایرانی در مناطق مرزی و همجوار با کشورهای همزبان خود، زمینه مناسبی را برای وقوع بحرانهای قومی در نقاط مرزی بهوجود میآورد. شاخصهایی چون داشتن زبان رسمی، رادیو و تلویزیون محلی، درخواست سهیم شدن در قدرت یا مشارکت در انتخابات محلی به این معنا است که اقوام مختلف ایرانی اعم از آذری، کرد، بلوچ،ترکمن و عرب تا حد زیادی به خود آگاهی قومی رسیدهاند و اتخاذ سیاستهای قومی مناسبی را از طرف دولت مرکزی میطلبند. اگر دولت مرکزی با توجه به این خود آگاهیهای قومی، با اتخاذ سیاستهای خاص آنها را بهسوی مشارکت ملی سوق دهد در این صورت هویت ملی آنان تقویت خواهد شد.
مرز,امنیت,کرد,بلوچ,آذری,ترکمن,عرب
https://journal.iag.ir/article_57026.html
https://journal.iag.ir/article_57026_3f1463080232e4f8c11a8aea26d6fb1f.pdf
انجمن ژئوپلیتیک ایران
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
2538-3698
5
14
2009
07
23
گفتمان نامگذاری خیابانهای تهران پس از انقلاب اسلامی
72
101
FA
مرجان
بدیعی
ـ استادیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه تهران
سامی خیابانها، مباحث سیاسی تاریخ و جغرافیای سیاسی شهرها را در هما میآمیزند. تغییر نام خیابانها نقش عمدهای در تغییرات انقلابی یک رژیم سیاسی دارند بهطوری که تغییر نامهای صورت گرفته، بازتابی از تغییر شکل قدرت سیاسی جدید نیز به شمار میرود. این مقاله فرایند تغییر نام صورت گرفته در خیابانهای شهر تهران را به عنوان پایتخت جمهوری اسلامی ایران به جای پایتخت کشور شاهنشاهی ایران در بعد از انقلاب و نیز پیامد این تغییرات را به عنوان ویژگی بارز جمهوری اسلامی بیان میدارد. در این مقاله تلاش شده است تا به این موضوع که چرا و چگونه نامگذاری و تغییر نام معابر در تهران پس از انقلاب اسلامی به وقوع پیوسته است، بپردازد. در این راستا نقش عواملی مانند خواست ایدئولوژیکی، ساخت سیاسی، جنگ، مذهب و ... به عنوان عوامل کنترل کننده و هدایت گر فرایند تغییر نام و نامگذاری خیابانها مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله از نوع کاربردی بوده که با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای – آرشیوی انجام شده است. نتایج نشان میدهندکه پایدارترین اسامی خیابانهای تغییر نام یافته پس از انقلاب اسلامی ناشی از جنگ بوده است به بیان دیگر اسامی خیابانها به نام شهدا همچنان با قدرت بر روی معابر تهران از سوی مردم به کار گرفته میشود. اما در عین حال ناپایدارترین اسامی خیابانها آنهایی هستند که بدون ارتباط با ایدئولوژی سیاسی انقلاب میباشند.
تغییر نام و نامگذاری خیابان,هویت اسمی,ایدئولوژی,جنگ,سیاست خارجی
https://journal.iag.ir/article_57027.html
https://journal.iag.ir/article_57027_90ff23ce0f4157043e50e43ced591a1a.pdf
انجمن ژئوپلیتیک ایران
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
2538-3698
5
14
2009
07
23
ژئوپلیتیک کشورهای نفتی خلیج فارس و چالشهای جهانی شدن اقتصاد (ایران، عربستان، کویت، امارات متحده عربی، قطر و عراق)
102
136
FA
حسین
پوراحمدی
- دانشیار علوم سیاسی و اقتصادی، دانشگاه شهید بهشتی
سید رسول
حسینی کرانی
- دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات منطقهای، دانشگاه شهید بهشتی
با توجه به مباحث جهانی شدن اقتصاد از قبیل آزادسازی اقتصادی، تجارت خارجی، سرمایهگذاری و تولید و نقل و انتقالات مالی؛ نقش دولتهای ملی در حال کاهش و مرزهای جغرافیایی کشورها در حال کمرنگ شدن است. کشورهای مختلف و مناطق گوناگون درصدد استفاده از مزایای اقتصاد جهانی و بهرهگیری از فرصتهای آن به منظور افزایش قدرت اقتصادی با ارتقای جایگاه ژئواکونومیک خود در دنیای پر رقابت عصر جهانی شدن اقتصاد میباشند. ما در این مقاله سعی دارد چالشهای کشورهای نفتی منطقه خلیج فارس را در تعامل مثبت با فرایند جهانی شدن اقتصاد مورد بررسی قرار دهیم و تأثیر این ضعف را علیرغم داشتن موقعیت مهم ژئوپلیتیکی بر جایگاه ژئواکونومیک این منطقه بررسی کنیم. در این کشورها، دولت بیشترین نقش را در اقتصاد دارد و به دلیل کسب درآمد مستقیم از محل فروش نفت بسیار حجیم و پرهزینه شده است. خصوصیسازی به صورت واقعی اتفاق نیفتاده و رقابتپذیری که عنصر لازم و مهم عملکرد بازار است، ضعیف و غیرشفاف است. برخی از این کشورها در آزادسازی اقتصادی و کاهش تعرفهها کوتاهی کردهاند. که این کاستیها، جذب سرمایهگذاری خارجی و در نتیجه تعامل مثبت با فرایند جهانیشدن اقتصاد را برای این کشورها با موانع و مشکلاتی روبرو ساخته است. مقاله حاضر درصدد نشان دادن تأثیر این چالشها بر جایگاه ژئواکونومیک کشورهای منطقه علیرغم موقعیت مهم ژئوپلیتیکی آنها میباشند. ابتدا جهانیشدن و شاخصهای آن (آزادسازی اقتصادی، خصوصیسازی، جذب سرمایهگذاری خارجی و رقابت پذیری) بیان شده است سپس به اقتصاد سیاسی نفت و ویژگیهای ساختار اقتصادی و سیاسی کشورهای نفتی خلیج فارس اشاره شده است و در قسمت بعد شاخصهای جهانیشدن در این کشورها با بهرهگیری از آمار و ارقام توضیح داده شده و سپس با در نظر گرفتن عملکرد این دولتها در راستای تعامل با جهانی شدن اقتصاد، جایگاه ژئواکونومیک منطقه بررسی شده است.
جهانی شدن اقتصاد,کشورهای نفتی خلیج فارس,ژئوپلیتیک خلیج فارس,اقتصاد سیاسی توسعه و جهانی شدن,شاخصهای جهانی شدن اقتصاد,ژئواکونومی خلیج فارس
https://journal.iag.ir/article_57028.html
https://journal.iag.ir/article_57028_5974a5b00ede1b14a041fee04c0cba07.pdf
انجمن ژئوپلیتیک ایران
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
2538-3698
5
14
2009
07
23
نقش ژئوپلیتیکی قفقاز در تعیین مرزهای هویتی ایران با انیران در شمال غرب
137
167
FA
مسعود
بیات
- استادیار تاریخ، دانشگاه ارومیه
اگر چه مطالعة علمی تأثیرگذاری جغرافیا بر سیاست عمر چندانی ندارد، ولی بهرهبرداری از پدیدههای طبیعی به منظور اهداف سیاسی، عمری به قدمت زندگی اجتماعی انسان دارد. با تشکیل واحدهای سیاسی به نام کشور در جهان و تهدیداتی که از این ناحیه متوجه این واحدها بود، دولتمردان را بر آن داشت مرزهای خود را که بدون آن کشور مفهوم خود را از دست می داد، در چهار سوی جغرافیا به پدیدههای طبیعی که از نقش بازدارندگی مناسب برخوردار بودند، محدود کنند تا بتوانند امنیت ملی خود را تا حد مقدور و با هزینة کمتر تأمین نمایند. بدین ترتیب یکی از رشتههای پیوند بین جغرافیا و سیاست برای دولتمردان برقرار شد. <br />با تشکیل حکومتهای بزرگ در ایران از عهد ماد به بعد و با عنایت به قرار داشتن ایران در یک موقعیت برّی (خشکی) کوههای قفقاز بزرگ به طول 1200 کیلومتر در شمال غربی، گزینة مناسبی برای حکومتهای ایرانی جهت انتخاب مرز طبیعی بود. این مقاله در پی پاسخگویی به سؤالات زیر است: <br />1- کوههای قفقاز در طول تاریخ از چه موقعیت ژئوپلیتیکی برای حکومتهای ایرانی برخوردار بوده است؟ <br />2- نسبت محدود شدن مرزهای ایران در یک زمان طولانی به قفقاز و تشکیل هویت تاریخی در جنوب آن کدام است؟ <br />مقالة حاضر تلاش کرده است با استفاده از روش تاریخی به پرسشهای یاد شده پاسخ دهد. بر اساس نتایج به دست آمده، مشخص گردید که وجود مرزهای ایران در یک مدت طولانی در کوههای قفقاز موجب تشکیل هویت ایرانی در مناطق جنوبی آن گردید. <br /><br /><br /><br /><br /><br />
کوههای قفقاز,نقش ژئوپلیتیکی,هویت تاریخی,ایران
https://journal.iag.ir/article_57029.html
https://journal.iag.ir/article_57029_2d40c50c4dbe63c1f2fd8c05bd1181cd.pdf
انجمن ژئوپلیتیک ایران
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
2538-3698
5
14
2009
07
23
فرهنگ اجتماعی و ژئوپلیتیک قدرت در افغانستان
168
197
FA
عباس
مصلینژاد
- استادیار علوم سیاسی، دانشگاه تهران
در سالهای دهه 1990 به بعد از رهیافتهای سازهانگارانه در راستای تبیین منازعات منطقهای بهره گرفته شده است. علت چنین موضوعی را میتوان نقش مسائل فرهنگی و همچنین مؤلفههای درون ساختاری در تفسیر تحولات منطقهای بویژه موضوعات بحرانی دانست. منازعات منطقهای در دوران نظام دوقطبی تحت تأثیر «ساختار نظام بینالملل» و همچنین قواعد رفتار بازیگران مؤثر بینالمللی بویژه آمریکا و اتحاد شوروی قرار داشته است. اشغال افغانستان در دسامبر 1979 توسط اتحاد شوروی، بیانگر چنین استدلالی است؛ در حالیکه روندهای تغییر و دگرگونی در کنش استراتژیک کشور یاد شده از سال 1991 به بعد بیش از آنکه تحت تأثیر موضوعات بینالمللی قرار گیرد، ناشی از کنش بازیگرانی است که به قالبهای ایدئولوژیک، فرهنگی، نژادی و قومی وابستهاند.<br />سازهانگاری در زمره رهیافتهایی محسوب میشود که زمینههای تحلیل موضوعات روابط بینالملل بر اساس نشانههای فرهنگی، اجتماعی و قومی را فراهم میسازد. افغانستان در زمره کشورهایی تلقی میشود که از تنوع نژادی و فرهنگی برخوردار است. چنین کشورهایی عمدتاً در فضای بیثباتی، ناامنی و مخاطره استراتژیک قرار میگیرند. بر این اساس تلاش میشود تا ضمن بهرهگیری از رهیافت سازهانگاری، دگرگونیهای سیاسی و فرایندهای تغییر ژئوپلیتیکی در افغانستان مورد بررسی قرار گیرد.<br />این امر نشان میدهد که شکلبندیهای ژئوپلیتیک در دوران بعد از جنگ سرد، تحت تأثیر موضوعات قومی، نژادی، مذهبی و فرهنگی قرار گرفته است. این امر تضادهایی را در حوزههای مختلف ژئوپلیتیکی ایجاد کرده است. به هر میزان که موضوعات تأثیرگذار فرو ملی همانند نژاد، هویت و مذهب بر تحولات بینالملل از تنوع و تحرک بیشتری برخودار باشد، طبیعی است که امکان تأثیرگذاری آنها بر تحولات منطقهای نیز افزایش بیشتری پیدا خواهد کرد. تحولات افغانستان در دوران بعد از جنگ سرد چنین نشانههایی را منعکس میسازد. برای تبیین این موضوع از رهیافت سازهانگاری استفاده خواهد شد. این رهیافت میتواند بین موضوعات فرهنگی – نژادی با فرایندهای بینالمللی رابطه مؤثر و معنی داری را به وجود آورد.
سازهانگاری,منازعه منطقهای,ژئوپلیتیک قدرت,ساختار دوقطبی,اشغال نظامی,کنترل اجتماعی
https://journal.iag.ir/article_57030.html
https://journal.iag.ir/article_57030_68091f0dfa61d487eb46aad10b344d5e.pdf