2024-03-29T06:28:54Z
https://journal.iag.ir/?_action=export&rf=summon&issue=6924
Geopolitics Quarterly
Geopolitics
1735-4331
1735-4331
1394
11
39
تأثیر سیاست تحریم بر مذاکرات هستهای ایران
عباس
مصلینژاد
مقابله با تحریمهای اقتصادی آمریکا و اتحادیة اروپا بهعنوان یکی از ضرورتهای راهبردی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود. بررسی تحولات سیاست بینالملل نشان میدهد که کشورهای انقلابی و بازیگرانی که در شرایط کنش متقابل در سیاست بینالملل قرار دارند، با محدودیتهای اقتصادی و راهبردی روبهرو میشوند. سیاست تحریم را باید در زمرة سازوکارهای مقابلة محدود، تدریجی و مرحلهای مقابله با کشورهای چالشگر در نظام جهانی دانست. تحریمهای اقتصادی و راهبردی آمریکا علیه ج.ا.ایران از سال 1979 مرحله به مرحله افزایش یافته است. شدیدترین تحریمها مربوط به سال 2011 میباشد که در قالب «تحریمهای فلجکننده» نامگذاری شده است. تحریمهای فلجکننده معطوف به هدفگیری سیستم مالی جمهوری اسلامی ایران بوده و به این ترتیب محدودیتهای متنوعی را علیه ساختار اقتصادی ایران اعمال کرده است. محدودیت برای فروش نفت به سایر کشورها و همچنین محدودیت برای دریافت منابع مالی ناشی از مبادلات اقتصادی را باید در زمرة نشانههای مربوط به تحریم اقتصادی ایران دانست. روند مذاکرات نشان میدهد که ایالات متحده تمایل چندانی برای افزایش درآمدهای اقتصادی ایران ندارد. افزایش صادرات نفت بهموازات کاهش قیمت نفت، منجر به درآمدهای نسبتاً یکسانی برای ایران در اقتصاد جهانی گردیده است. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و در چارچوب مدل ساختار – کارگزار در پی پاسخگویی به این سوال است که سازوکارهای اساسی تحریمهای راهبردی آمریکا و جهان غرب علیه جمهوری اسلامی ایران کدام است و در چه فرایندی شکل میگیرد؟ نتایج نشان میدهد که الگوی کنش راهبردی ایالات متحده در روند دیپلماسی اجبار و سیاست تحریم ایران معطوف به تشویق سایر بازیگران به اعمال تحریم و فشار اقتصادی بیشتر علیه ایران در راستای انعطافپذیری بیشتری بوده است که میتوان آن را در روند دیپلماسی هستهای ایران بویژه در چارچوب «طرح اقدام مشترک» مشاهده نمود. روند گذار از بحرانهای ناشی از تحریم اقتصادی ماهیت سیاسی دارد. بنابراین لازم است تا از سازوکارهای سیاسی برای مقابله با سیاست تهاجمی و الگوهای محدودکنندة ساختار اقتصادی و راهبردی ایران در نظام جهانی استفاده شود.
Keywords: Nuclear Talks
Coercive Diplomacy
Sanction
UNSC Resolution
Iran
2015
09
23
1
32
https://journal.iag.ir/article_55820_373beedd21222d3be467d3809a9fb49c.pdf
Geopolitics Quarterly
Geopolitics
1735-4331
1735-4331
1394
11
39
تبیین توسعه پایدار سیاسی؛ مطالعه موردی: ایران
محمد
اخباری
احمد
غمپرور
احمد
بزله
ایران بهعنوان یک ساختار متکثّر و نامتوازن، تاریخ پرفراز و نشیبی را از زیست تنوعات در کنار هم بهخود دیده است. دوره قبل از اسلام نمونه موفقیتآمیزی از همزیستی بود، اما از صفویه به بعد و بویژه با رشد ملیگرایی تجربه زیست فوق کنار گذاشته شد. جالبتر آنکه سیاست متأثر از این اندیشه (ملیگرایی) در پی دستیابی به اتوپیای خود یعنی ایران باستان بود، غافل از آنکه شالوده اصلی اقتدار ایران باستان در عاملی (تکثرگرایی) بود که ایرانیان ملیگرا آنرا بهمثابه نقطه ضعف اساسی خود در این راه تعریف کرده بودند. قالبهای ناپایدار همچون تبعیض، کوچ اجباری و تبعید، به یک رنگ درآوری و... وضعیتهایی بودند که در این دوره، تنوعات خاورمیانه و ایران آنرا تجربه کردند. شرایطی که باعث شد که به هر مسألهای با دید گمان بنگرند و این در حقیقت بهمعنای سیاسی شدن هر موضوعی بود که به زندگی تنوعات ارتباط پیدا میکرد. از این روست که نوع سیستم سیاسی، تقسیمات کشوری، انتخابات و مشارکت و حوزههای اجتماعی و اقتصادی به موضوعات چالشزایی تبدبل میشوند که حال و آینده سیاسی ساختار و شدت و ضعف سرمایه اجتماعی را بهعنوان یکی از مهمترین سرمایهها در همبستگی و مشارکت تعیین خواهند کرد. پژوهش حاضر با رویکرد اسنادی و روش توصیفی ـ تحلیلی ضمن اشاره به مباحث توسعه پایدار، با تأکید بر موضوعات مهم (نوع سیستم سیاسی، تقسیمات کشوری، انتخابات و مشارکت و حوزههای اجتماعی و اقتصادی) در پی تبیین توسعه پایدار سیاسی از منظر جغرافیای سیاسی با تأکید بر ایران است. .
sustainable development
Sustainable Political Development
coexistence
Cultural Diversity
Iran
2015
09
23
33
58
https://journal.iag.ir/article_55821_fb15000859d4b80db80793ac0c7fa056.pdf
Geopolitics Quarterly
Geopolitics
1735-4331
1735-4331
1394
11
39
توسعه علمی و فناوری در کشور و تأثیر آن بر افزایش قدرت منطقهای ؛ مطالعه تطبیقی جمهوری اسلامی ایران و هند)
عبدالرضا
فرجیراد
مسعود
عبدی
در قرن بیستم، عوامل گوناگونی در شکلگیری قدرتهای جدید جهانی نقش داشتهاند که شناخت این عوامل و بررسی چگونگی اثرگذاری آنها بسیار با اهمیت است. بهطور قطع، یکی از این عوامل قدرتزا فناوری میباشد که با تأثیرگذاری بر حوزههای مختلف نظامی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی موجب افزایش قدرت ملی و فاصلهگیری چند کشور از بقیه شده است. قدرت ملی در هر کشوری جایگاه آن را در سلسله مراتب قدرت جهانی یا ساختار ژئوپلیتیکی جهانی تعیین میکند که امروزه، ارتباط مستقیمی با درک مفاهیم اقتصاد ملی دارد. تأثیر مثبت و اساسی فعالیت در زمینههای اقتصادی بر رشد و توسعه قدرت ملی را میتوان در بازسازی و برتری کشورهای شکستخورده آلمان و ژاپن بهدلیل بهرهمندی از اقتصاد و فناوری و متقابلاً بهرهمندی کمتر روسیه در صحنه جهانی با وجود دارا بودن قدرت نظامی مشاهده کرد.پژوهش حاضر بهدنبال پاسخ به این سوال است که علم و فناوری چگونه میتواند در تعامل با اقتصاد، موجب ارتقاء جایگاه منطقهای و جهانی کشور شود. به همین جهت روش توصیفی – تحلیلی بهعنوان روش تحقیق انتخاب شده و از چارچوب نظری «نظام ملی نوآوری» استفاده گردید، گردآوری اطلاعات مورد نیاز نیز به روش کتابخانهای و میدانی صورت گرفته است. برای مطالعه تطبیقی نیز کشور هند انتخاب گردید. یافتهها نشان داد که در کشورمان علیرغم وجود زیرساختهای لازم، نیروی انسانی کارآمد و تأکید و برنامهریزی در سطح ملی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و همچنین فناوری زیستی، این دو بخش فناوری، تأثیر قابل توجهی در اقتصاد ملی نداشتهاند در حالیکه در هند، علیرغم جمعیت فقیر زیاد، بوروکراسی پیچیده، فساد اداری و مشکلاتی از این دست، با مدیریت مؤثر دو بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات و زیست فناوری، اقتصاد ملی قدرتمندی شکل گرفته و اشتغال و ثروت قابل توجهی تولید شده است. اقتصاد مبتنی بر فناوری در کنار سایر مؤلفههای قدرت همچون جمعیت، سرزمین پهناور و تسلیحات استراتژیک نظامی موجب ارتقاء جایگاه جهانی هند تا سطح قدرتهای نوظهور شده است. .
National Power
Scientific Development
InformationTechnology
India
Iran
2015
09
23
59
83
https://journal.iag.ir/article_55822_bd55dd1d407801ec23ec53d7a9b2077d.pdf
Geopolitics Quarterly
Geopolitics
1735-4331
1735-4331
1394
11
39
بررسی تأثیر طایفهگرایی بـر الگوی رأیدهی؛ مطالعة موردی: شهرستان نورآباد ممسنی
ابراهیم
رومینا
وحید
صادقی
طایفـه گرایـی، نوعی احساس و انگیزه درونی در افراد ساکن در مکان و فضای جغرافیایی خاص است که ارزش های مرتبط با نحوه ادراک از مکان و محل زیست را بر ارزشهای فراتر از محل یا مرتبط با محل های دیگر ترجیح می دهند و ناظر بر این است که، ساکنان یک محدوده سکونتگاهی عموماً همانند یکدیگر بر بنیاد ویژگی و شناسه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگیشان، به فرد و یا جریانی که با آنان احساس همانندی مینمایند، رأی می دهند. پژوهش حاضر بهدنبال بررسی این مسئله است آیا گرایشهای طایفهای ـ مکانی بر الگوی رأی نمایندگان نه دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه ممسنی اثرگذار بوده است؟ بدین منظور مقاله حاضر آمارهای نه دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی را انتخاب نموده و بر اساس روش تحقیقِ توصیفی ـ تحلیلی و برای تبیین بهتر موضوع با استفاده از نرم افزارهای GIS و Excel به تحلیل داده و نقشه های محقق ساخته پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد گرایش های طایفه ای ـ مکانی در الگوی رأی سه نماینده از نه نماینده، یعنی صمدشجاعیان، عبدالرسول موسوی و رضاقلی الهیاری تأثیر کمی داشته است، اما در الگوی رأی نماینده های دور پنجم، ششم، هفتم، هشتم و نهم (فریبرز انصاری، سید ابراهیم امینی، علی احمدی، عبدالرضا مرادی، نوذر شفیعی) تأثیر چشمگیری داشته است. به طوری که مقوله طایفه گرایی پایگاه حمایتی اطمینان بخشی برای ایشان بهشمار می رود.
Tribalism
Voting Pattern
Election
Electoral Geography
Mamasani Constituency
2015
09
23
84
116
https://journal.iag.ir/article_55823_7d8ec3b7602bbd4e04d5268197d86d7f.pdf
Geopolitics Quarterly
Geopolitics
1735-4331
1735-4331
1394
11
39
مدلسازی و تحلیل استراتژیک نبرد انرژی بین روسیه و اروپا بر اساس نظریه بازیها
مسعود
خرمی
مجید
شیخمحمدی
از میان 112 وضعیت ممکن در این مناقشه، دو حالت بهعنوان محتملترین پیامدها پیشبینی میشوند. تجزیه و تحلیل مدل نشان می دهد که ال ان جی (گاز طیبعی مایع) نقش بسیار زیادی در امنیت انرژی اروپا خواهد داشت و در صورت نیاز بیشتر به گاز طبیعی در اتحادیه اروپا، ساخت خط لوله صحرا در آفریقا نیز دور از انتظار نخواهد بود. همچنین تداوم عرضه گاز در مسیرهای ترانزیتی برای روسیه از اهمیت چشمگیری برخوردار است و ساخت خط لوله جریان جنوبی برای رفع این معضل لازم بهنظر می رسد. نتایج مدل گویای این امر است که ایران باید بیش از پیش بر روی تولید الانجی سرمایهگذاری کند.انرژی یکی از مهمترین مسائل جهانی در قرن بیست و یکم است و گاز طبیعی به خاطر دارا بودن خصوصیات منحصر بهفرد، بویژه در نحوه و مسیر انتقال آن، از اهمیت زیادی برخوردار است. از اینرو مفاهیمی چون امنیت انرژی، تولیدکنندگان و مصرف کنندگان انرژی، خطوط انتقال گاز و امنیت آنها در گفتمان ژئوپلیتیک انرژی، جایگاه ویژه یافته است. زمانی که تصمیم یک بازیگر به راهبردهای سایر بازیگران وابسته است نظریه بازیها ابزاری مناسب برای مدلسازی و تحلیل تعاملات راهبردی بین بازیگران است. در این تحقیق، مدل گراف برای تجزیه و تحلیل مناقشات بهمنظور بررسی و پیشبینی پیامدهای مناقشه گازی بین روسیه و اتحادیه اروپا بهکار گرفته شده است. علاوه بر روسیه و اتحادیه اروپا، کشورهای ترانزیتی که گاز روسیه بهوسیله خطوط لوله از خاک آنها عبور میکند نیز بهعنوان بازیگر سوم در نظرگرفته شدهاند. روش تحقیق مقاله حاضر توصیفی- تحلیلی است.
Energy
Natural gas
game theory
Russia
European Union
2015
09
23
117
138
https://journal.iag.ir/article_55824_61ea16e45c3268eb2a68fdbc2039da4c.pdf
Geopolitics Quarterly
Geopolitics
1735-4331
1735-4331
1394
11
39
ظرفیت استراتژیک ایران در دکترین خیزش صلحآمیز چین
وجیههسادات
پورنجفی
شهروز
شریعتی
جمهوری خلق چین بهعنوان بزرگترین اقتصاد جهان که از سویی برخوردار از فناوریهای مؤثر و از سوی دیگر دارای حوزه تمدنی متفاوت از غرب است، از جمله کشورهایی محسوب میشود که همواره در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از جایگاه ممتازی برخوردار بوده است. افزون بر این، نیاز رو به افزایش چین به منابع انرژی فسیلی، روابط تاریخی دوستانه ایران و چین بههمراه مخالفت چین با سیاستهای یکجانبهگرایانه آمریکا از دیگر عواملی هستند که در ظاهر بهنظر میرسد میتوانند تکوین روابط راهبردی ایران و چین را تسهیل کنند. با این وجود بهنظر میرسد روابط دو کشور بهواسطه نحوه تفکر رهبران نسل چهارم و پنجم چین همواره دستخوش فراز و نشیبهایی بوده است، بهگونهای که این روابط در حوزههای انرژی و اقتصاد محدود شده است. این پژوهش با مفروض گرفتن این نکته که روابط اقتصادی ایران و چین بویژه در حوزه انرژی طی سالهای پس از جنگ سرد افزایش قابل ملاحظهای یافته است، میکوشد تا امکانات و تهدیدات و فرصتهای ناشی از این رویداد را با تمرکز بر مطالعه منابع و اسناد چینی مربوط به انتخابهای استراتژیک بینالمللی چین در قرن 21 در دوره موسوم به خیزش صلحآمیز در سیاست خارجی چین مورد بررسی و سنجش قرار دهد و به این پرسش پاسخ دهد که ایران در انتخابهای نوین چین واجد چه میزان ظرفیت استراتژیک است؟ مقاله ضمن بررسی نگاه چین به نظام و امنیت بینالمللی پس از جنگ سرد و با بهرهگیری از آمار و دادههای مستند، این فرضیه را مورد بررسی قرار خواهد داد که: «بهنظر میرسد الزامات معرفتی و راهبردی در دکترین خیزش صلحآمیز چین، با وجود بازتولید عناصر هویتی و معرفتی مستقل از غرب، مانع از تحقق سطح عالی روابط بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین در کوتاه مدت و میان مدت خواهد بود».
Peaceful Rise
Energy
Iran
China
the Middle East
2015
09
23
139
169
https://journal.iag.ir/article_55825_54940126a4c09552a7a383f238c1d9b6.pdf
Geopolitics Quarterly
Geopolitics
1735-4331
1735-4331
1394
11
39
چالشهای ژئوپلیتیکی منابع آبهای زیرزمینی بینالمللی با تأکید بر منابع مشترک ایران
محمد
فرشتهپور
بردیا
روغنی
حجت
میانآبادی
از نیم قرن گذشته تاکنون، آبهای زیرزمینی به یک منبع حیاتی برای تأمین نیازهای آبی بدل شده است. باتوجه به افزایش تقاضا و رقابت بر سر برداشت از آبهای مشترک، حکمرانی و مدیریت این منابع از یک مسأله محلی به یک چالش ملی و بینالمللی تغییر پیدا کرده است. پژوهش حاضر با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی، چالشهای حکمرانی بهرهبرداری از این منابع مشترک شناسایی و بهطور خاص، این چالشها در آبخوانهای مشترک ایران بررسی میگردد. در نهایت مشکلات پیشروی ایران در بهرهبرداری از آبخوان های مشترک تبیین شده و راهکارهای لازم برای مدیریت بهتر بهره برداری از آنها پیشنهاد می گردد. نتایج نشان میدهد که ایران با وجود 11 آبخوان مرزی در شمال غرب و شمال شرق و بحرانی بودن وضعیت 78 درصد منابع آب زیرزمینی خود و همچنین تحرکات منطقهای کشورهای همسایه، نیازمند اتخاذ رویکردی همکارانه مبتنی بر امنیت انسانی در زمینه آبهای زیرزمینی مشترک است.
Groundwater
International Shared Aquifers
HydroPolitics
water crisis
Iran
2015
09
23
170
204
https://journal.iag.ir/article_55826_c99896e84495040f8eb6fef6e0668f82.pdf
Geopolitics Quarterly
Geopolitics
1735-4331
1735-4331
1394
11
39
الگوی مداخله بازیگران جهانی در بحران ساحل شرقی مدیترانه (نمونه لبنان و فلسطین)
لینه
بلاغی
پیروز
مجتهد زاده
عزت اله
عزتی
تنش فلسطینی، لبنانی- اسرائیلی، یکی از پیچیده ترین الگوهای دخالت بازیگران جهانی و منطقه ای،و شاید تنها نمونه از تنشهایی باشد که در آن شیوه های دخالت و راه های برون رفت از آن به دلیل امتداد یافتنش طی دهه های طولانی و دشواری اجرای آنان متعدد و ناکارآمد بوده است. چرا که این تنش، تنشی بر سرحق بقا و سرنوشت هویت ملتهای فلسطینی و لبنانی است. اما با وجود این دشواریها میتوان بر اساس تجربههای تاریخی و مطالعهی خصیصه های مکانی و جایگاه ژئوپلیتیکی این مناطق مبانی نسبتا روشنی برای این دخالتها جهت حاصل کردن یک الگو ارائه کرد. در این نوشتار سعی خواهدشد تا بر بازیگران اصلی شیوه ها و اهداف آنان نظر افکنیم. پرسش اصلی مقاله این است که 1- چرا بحران ساحل شرقى مدیترانه تا به حال قابل حل نبوده است؟ 2- مداخله بازیکران جهانی ومنطقه ای از چه فرایند و الگویی برخوردار است ؟ 3-رابطهی الگوی مداخلهی بازیگران و خصیصههای مکانی نمونهها چگونه است ؟ همچنین بازیگران را بر پایه نامگذاریهای متداول، به دو بخش تقسیم خواهیم کرد؛ اردوگاه شرق و اردوگاه غرب. تلاش کردیم با استناد بر برداشتهای موجود در این خصوص، تصویری از شبکه ارتباطات بازی قدرت ارائه دهیم که در آن به شکلی گذرا نگاهی کلی به تاریخ بحران کرده و پس از آن به تحولات بین المللی در اوایل قرن بیست و یکم که در آن آشکارا از خواست بین المللی و به خصوص آمریکا برای ساخت خاورمیانه بزرگ و جدید سخن گفته شد، خواهیم پرداخت.
Mediterranean East Coast
Geopolitical Crisis – Global players- Intervention patterns
2015
09
23
205
231
https://journal.iag.ir/article_88102_af1e46720258d90cca07e2a3f072937b.pdf