2024-03-28T18:17:26Z
https://journal.iag.ir/?_action=export&rf=summon&issue=7061
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
1735-4331
1390
7
21
تحلیل حوزههای انتخاباتی استان گلستان بعد از انقلاب اسلامی
زهرا
احمدیپور
محمدرضا
حافظنیا
عبدالوهاب
خوجملی
نمایندگی و تحدید حدود حوزههای انتخاباتی در جغرافیای انتخابات دو تا از بحثهای اساسی رشته جغرافیای سیاسی میباشد که با روشهای حوزهبندی انتخاباتی و نیز معیارهایی که در حوزهبندی انتخاباتی برای انطباق حوزهها با معیارهای علمی حوزهبندی انتخاباتی اعمال میشود، ارتباط نزدیکی دارد. پیچیدگیهای جغرافیای طبیعی و انسانی استان گلستان که عناصر مختلف جغرافیای طبیعی (کوه، جنگل، جلگه، دشت، صحرا و دریا) و جغرافیای انسانی (قومیتهای مختلف - فارس، ترکمن، سیستانی، ترک و بلوچ- شهرها، مرزهای تقسیمات کشوری، مرزهای حوزههای انتخاباتی، راههای ارتباطی و مراکز قدرت سیاسی و اداری) را در یک محیط محدود جغرافیایی گرد هم آورده است، مسائل گوناگونی را از دید جغرافیای انتخابات در مقابل محقق گذاشته است. این مقاله با رویکرد توصیفی- تحلیلی در قالب توجه به میزان انطباق شرایط حوزههای انتخاباتی استان گلستان با معیارهای استاندارد حوزهبندی انتخاباتی و موارد اعمال پدیده جری ماندرینگ در حوزهبندی حوزههای انتخاباتی بهدنبال پاسخگویی به سئوال زیر میباشد که: رابطه نسبت جمعیتی گروه قومی ترکمن در استان گلستان و تعداد نمایندگانشان در مجلس شورای اسلامی چگونه میباشد؟ بر اساس نتایج این تحقیق، بعضی از موارد عدم انطباق حوزههای انتخاباتی و جری ماندرینگ در تحدید حدود حوزههای انتخاباتی استان گلستان مشاهده میشود که تأثیر منفی در درجه نمایندگی گروه قومی ترکمن بر جای گذاشته است. بعد از انقلاب اسلامی پدیده جری ماندرینگ به ضرر گروه قومی ترکمن اعمال شده است. ولی روند تغییرات حوزههای انتخاباتی استان گلستان در راستای انطباق حوزهها با معیارهای استاندارد حوزهبندی حرکت کرده است.
جغرافیای انتخابات
حوزههای انتخاباتی
جری ماندرینگ
نمایندگی
استان گلستان
2011
03
21
14
40
https://journal.iag.ir/article_56922_8df8a9d4f4f48907931626da102109d7.pdf
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
1735-4331
1390
7
21
تبیین ژئوپلیتیکی کلانشهرهای جهانی، تأملی بر تفاوتیابی مفهومی شهر جهانی و جهان شهر
سید موسی
پورموسوی
مرتضی
قورچی
قهرمان
رستمی
شهرهای جهانی پدیدهای نوظهوری هستند که در متن اقتصاد جهانی بهعنوان مکانهای پیوند دهندة شبکه اقتصاد جهانی عمل میکنند و سبب شکلگیری فضای جریانها و بهوجود آمدن کانونهای قدرت نوظهور در نقشه جغرافیای سیاسی جهان شدهاند. تاکنون، 54 شهر جهانی توسط پژوهشگران گروه تحقیقاتی پیتر تیلور شناسایی شده و بر اساس برخی شاخصهای انتخابی که عمدتاً در چهار حوزة اقتصاد، فرهنگ، امکانات زیربنایی و ارتباطات است، در سه ردة شهرهای جهانی آلفا (10 شهر)، بتا (10 شهر) و گاما (34 شهر) طبقهبندی شدهاند. پیرو همین طبقه بندی بهنظر میرسد شهر اول با شهر پنجاه و چهارم تفاوتهایی عمیق دارد. لذا «شهر جهانی» یا «ورلد سیتی» با «جهانشهر» یا «گلوبال سیتی» تفاوت بنیادی دارد. بهطور کلی هنگامی که یک کلان شهر در چارچوب اقتصاد جهانی جایگاهی را کسب نماید و بهعنوان یکی از گرههای شبکه اقتصاد جهانی در فضای جریانها به رقابت با سایر شهرها بپردازد از وضعیت کلانشهری به وضعیت «شهر جهانی» ارتقاء یافته است و از هر چندین ده «شهر جهانی» یک مورد تبدیل به «جهانشهر» میشود. مقالة حاضر ضمن تبیین مفهوم «شهر جهانی» و «جهانشهر»، سعی دارد با ترسیم تفاوتهای این دو، ابهام مفهومی آنهارا برطرف کند. هدف مقاله اثبات تفاوت میان «شهر جهانی» و «جهانشهر» و حوزههای نفوذ ژئوپلیتیکی آنها بهصورت مجزا است. شاخصهای مورد استفاده منبعث از مطالعات پیشین از جمله فرضیههای وُرلد سیتی فریدمن و گلوبال سیتی ساسن و بهویژه شاخصهای12 گانة پژوهشگران گروه پیتر تیلور در حوزة شهرهای جهانی است. براساس نتایج تحقیقاتی گروه تیلور، ده شهر جهانی برتر؛ بهعنوان شهرهای جهانی آلفا شناسایی شدهاند که شش مورد آنها؛ یعنی نیویورک، لندن، پاریس، توکیو، هنگکنگ و سنگاپور «جهانشهر» محسوب میشوند. شش شهر دیگر این گروه، در صورت ادامة روند پیشرفت، در آینده به جایگاه جهانشهری دست مییابند. همچنین «شهرهای جهانی» گروههای بتا و گاما، صرفاً بهعنوان شهرهای جهانی، با درجة اهمیت متفاوت، تابع چهار «جهانشهر» فوق هستند. لذا مفهوم «شهر جهانی» صراحتاً متفاوت از «جهانشهر» است. جهان شهرها کانونهای اصلی فرماندهی اقتصاد جهانی محسوب میشوند که در رأس سلسله مراتب شبکة شهرهای جهانی قرار گرفتهاند.
اقتصاد جهانی
شهرهای جهانی
جهان شهرها
کلان شهر
نفوذ ژئوپلیتیکی
2011
03
21
41
69
https://journal.iag.ir/article_56923_d39fb862eb8e3ef57859acd7170f596d.pdf
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
1735-4331
1390
7
21
رابطه متقابل امنیت ناحیهای و توسعهیافتگی فضاهای سیاسی با تأکید بر سیستان و بلوچستان
جواد
اطاعت
سیده زهرا
موسوی
امنیت موضوعی استنباطی است که مفهوم آن ثابت اما محتوای جغرافیایی- سیاسی آن تابع شرایط زمان و مکان تغییر میکند. در گذشته امنیت ملی عمدتاً از نظر تهدید نظامی خارج از مرزها مورد توجه قرار میگرفت که مقابله با آن نیز ساز و کار نظامی داشت. اما امروزه این مفهوم از حوزه تعاریف کلاسیک خود خارج شده و رابطه تنگاتنگی با توسعهیافته است. در گذشته پیشرفت و اعتلای واحدهای سیاسی با حاکمیت عقلانیت ابزاری با نگرشی محدود و تک سویه مترادف ایجاد و تداوم رشد اقتصادی در نظر گرفته می شد. اما توسعه مفهومی فراتر از رشد اقتصادی و به بیان دیگر محیط بر رشد است. این نگرش از اواخر دهه1960 دچار تغییر و تحولات اساسی در مفهوم خود گردید. بهطوریکه پس از کنفرانس جهانی استکهلم، گزارش براتلند و همچنین گزارش ریودوژانیرو، در پارادایم جدید خود با عنوان توسعه پایدار، تمامی زوایای زندگی انسان را با تأکید بر عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه منابع، مورد توجه قرار میدهد. بنابراین توسعه نابرابر در فضاهای سیاسی یک سرزمین میتواند بستر مناسبی را برای ایجاد متغیرهای اثرگذار بر مؤلفههای امنیت ملی و تکوین نواحی بحرانی فراهم نماید.امروزه این تهدید بیشتر متوجه نظامهای سیاسی متمرکز است که ساختار مرکز-پیرامون را شکل می دهند. این ساختارها عمدتاً شامل حاشیه کمتر توسعهیافته نسبت به مرکز میباشند. در ایران نیز چنین ساختاری منجر به برهم خوردن تعادل و توازن منطقهای بین مرکز و پیرامون گردیده است و مهمتر آنکه نواحی پیرامونی اکثراً منطبق بر نواحی قومی-مذهبی میباشد. در چنین شرایطی تمایزات افزایش مییابد و عامل واگرایی تقویت میگردد. با توجه به رهیافت فوق، این تحقیق با در نظر گرفتن ارتباط مستقیم میان امنیت ملی و توسعه ملی، به بررسی سطح توسعهیافتگی استانهای کشور بهمنظور مقایسه استانهای مرزی و مرکزی با تأکید بر استان سیستان و بلوچستان پرداخته است. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از مدل تاکسونومی عددی، نشان میدهد که شکاف عمیقی میان سطح توسعهیافتگی استان سیستان و بلوچستان نسبت به دیگر نواحی وجود دارد.
امنیت
توسعه
توسعه پایدار
سیستان و بلوچستان
ایران
2011
03
21
70
87
https://journal.iag.ir/article_56924_d873922e1a5ba9168fc4c9d90d839126.pdf
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
1735-4331
1390
7
21
بررسی روند مشارکت شهروندان استان کردستان در انتخابات ریاست جمهوری 84-1376
مسعود
غفاری
بهروز
زرین کاویانی
مشارکت سیاسی بهعنوان یکی از ابعاد توسعه سیاسی، در بر گیرنده ابعاد و وجوه فراوانی است که میتواند نظامهای سیاسی را در فرآیند دستیابی به یک وضعیت مطلوب به لحاظ نزدیکی به دموکراسی یاری رساند. در این راستا مشارکت سیاسی بهعنوان یک متغیر وابسته، همواره از عواملی چند تأثیر و تأثر پذیرفته است. نوع ساخت نظام سیاسی، وجود قومیتها و هویتهای متعدد در داخل یک سرزمین، مسائل اقتصادی– اجتماعی و فرهنگی گوناگون از جمله عواملی هستند که در افزایش یا کاهش سطح مشارکت شهروندان تأثیر بسزایی دارند. هدف از نگارش این مقاله، بررسی علل روند نزولی میزان مشارکت شهروندان استان کردستان در بازه زمانی 1376 تا 1384 میباشد. در نهایت نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که عوامل اقتصادی، رسانهها، حقوق شهروندی، تغییر فضای سیاسی کشور و همچنین تغییر و تحولات سیاسی در کردستان عراق، بر کاهش سطح مشارکت مردم استان کردستان تأثیرگذار بودهاند. در این تحقیق مهمترین عامل داخلی امید به تغییر فضای سیاسی کشور در دوره زمانی مورد مطالعه است و مهمترین عامل تأثیرگذار خارجی نیز تغییر و تحولات صورت گرفته در مناطق کردنشین عراق و دستاوردهای مهم آنان در چارچوب کشور عراق بوده است.
دموکراسی
مشارکت سیاسی
انتخابات ریاست جمهوری
استان کردستان
ایران
2011
03
21
88
110
https://journal.iag.ir/article_56925_9f8c5cb006391a394f95e2feaa6cbd43.pdf
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
1735-4331
1390
7
21
ایران و ضرورت تشکیل پیمان دفاعی: رهیافتها و فرایندها
عباس
مصلینژاد
انعقاد پیمانهای دفاعی توسط بازیگرانی انجام میشود که دارای ویژگی کنشگری باشند. بهعبارت دیگر، واحدهایی که در شرایط انفعال قرار دارند و یا فاقد ابزار و قابلیت مؤثری برای نقشآفرینی منطقهای و یا دفاع از خود باشند، قادر نخواهند بود تا شرایط شکلگیری و سازماندهی پیمانهای دفاعی را بهوجود آورند. این امر به مفهوم آن است که بازیگری قادر خواهد بود تا به انجام عمل تعیینکننده مبادرت نماید که از توانمندی لازم برای تأثیرگذاری بر محیط امنیتی خود برخوردار و از سوی دیگر دارای انگیزشهای ایدئولوژیک، ژئوپلیتیکی و یا استراتژیک برای کنترل محیط امنیتی خود باشد.ایران در زمره کشورهای منطقهای محسوب میشود که در گذشته تاریخی خود از نقشآفرینی محیطی برخوردار بوده است. با بازیگران مختلف بهگونهای تعامل برقرار کرده که نتایج مؤثر و پایداری برای امنیت و بقای سیاسی کشور بهوجود آورده است. این امر را میتوان انعکاس روح ملی ایران در فضای منطقه دانست. اگرچه قابلیتهای دفاعی جمهوری اسلامی ایران بهگونهای مرحلهای رشد داشته است، اما این امر را نمیتوان بهعنوان تنها مؤلفه ارتقای قابلیت منطقهای جمهوری اسلامی ایران دانست. سازماندهی پیمانهای دفاعی در چارچوب «رهیافت نئورئالیسم تدافعی» و اصل «موازنه تهدید» مورد توجه قرار میگیرد. از آنجایی که در محیط منطقهای ایران تضادهای امنیتی متقاطع وجود دارد، از اینرو، بهرهگیری از پیمان دفاعی بیشترین مطلوبیت را برای ایران ایجاد میکند.
پیمانهای دفاعی
امنیت ملی
ائتلاف
همکاری منطقهای
خودیاری
مشارکت
دفاع منطقهای
دیپلماسی دفاعی
چندجانبهگرایی
گذار از آنارشی
ایران
2011
03
21
111
135
https://journal.iag.ir/article_56926_90c4f32cb9df119f4c5e2a626429277c.pdf
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
1735-4331
1390
7
21
امنیت پایدار در خلیج فارس :موانع و سازوکارها
فاطمه
هاشمی
هدف مقاله حاضر بررسی موانع ایجاد امنیت پایدار در منطقه خلیج فارس و ارائه الگو و ساز و کارهای مناسب برای ایجاد ثبات و امنیت پایدار در این منطقه است. در این راستا چارچوب نظری مجموعه امنیتی منطقهای که از سوی بوزان مطرح شده است بهعنوان چارچوب مفهومی مناسب و جامع برای بررسی شرایط امنیتی خلیج فارس مورد تبیین قرار میگیرد. تسلط تهدید، رقابت، اختلاف و خصومت در الگوهای دوستی و دشمنی بازیگران مجموعه امنیتی خلیج فارس و موارد دیگری مانند رقابتهای تسلیحاتی و اختلافات سیاسی و ایدئولوژیک در سطح منطقهای از موانع عمده شکلگیری امنیت پایدار در خلیج فارس محسوب میشوند. آمریکا بهعنوان بازیگری مداخلهگر در مجموعه امنیتی خلیج فارس محسوب میشود که مانع از توسعه همکاریهای منطقهای شده است و حتی سیاستهای آن به تشدید رقابتها و خصومتها انجامیده است. در این راستا با توجه به موانع درون منطقهای و برون منطقهای ایجاد امنیت پایدار در خلیج فارس، الگوی امنیتی مشارکتی و همکاریجویانه و سازوکارهای مرتبط با آن برای بهبود شرایط امنیتی در خلیج فارس پیشنهاد میشود.
خلیج فارس
امنیت پایدار
امنیت جمعی
2011
03
21
136
167
https://journal.iag.ir/article_56927_4e30e25093c324d7a47da73332882d51.pdf
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
1735-4331
1390
7
21
مدلسازی ریاضی برای سنجش امنیت خارجی، مطالعه موردی: جمهوری اسلامی ایران
محسن
مرادیان
سنجش و اندازهگیری امنیت خارجی کشورها بهمنظور تعیین وضعیت امنیتی آنها در نظام بینالملل و مقایسه آنها با یکدیگر، از دغدغههای همیشگی ادارهکنندگان و مسئولین سیاسی کشورها بودهاست. در این راستا تاکنون تلاشهایی جهت کمّیکردن و سنجش وضعیت امنیتی کشورها صورت گرفته لیکن همه این تلاشها از منظر یک یا چند متغیر محدود عمل کرده و بهعلت تفاوت در متغیرهای مورد استفاده، هیچگاه منعکسکننده وضعیت جامع و فراگیر کشورها نبودهاند. در عین حال این شاخصها عمدتاً منعکسکننده اوضاع امنیتی کشورهای غربی بوده و استفاده از آنها برای کشوری نظیر جمهوری اسلامی ایران منطقی بهنظر نمیرسد. زیرا بهعلت شرایط خاص جمهوری اسلامی ایران، نمیتوان همه شاخصهایی که در نظام بینالملل تعریف میشوند را برای سنجش امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران ملاک قرار داده و با آنها، امنیت کشور را ارزیابی نمود. با توجه به این امر و با نگرش به این که ایران در یکی از کانونهای بحران یعنی خاورمیانه واقع شده، این تحقیق کار خود را با فقدان مدلی برای سنجش امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران بهعنوان مسأله تحقیق آغاز نمود. هدف از انجام این تحقیق استخراج شاخصهای سنجش امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران و طراحی مدلی بود که بتوان با کمک آن، سطح امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران را سنجید. موضوع و روش تحقیق بهگونهای است که بهدلیل تلاش برای مدلسازی، فاقد فرضیه میباشد. با عنایت به این موضوع برای انجام تحقیق، هنگام استخراج شاخصهای امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران که با مؤلفههای نرم امنیت مرتبط است، از روش کیفی و تحلیل سیستماتیک و برای طراحی مدل سنجش امنیت، از روش موردی– زمینهای استفاده شد. نتیجه این تحقیق نشان میدهد که امنیت قابل سنجش بوده و سطح امنیت خارجی جمهوری اسلامی ایران در نیمه اول 1388 در مقیاس صفر تا 100، مقدار 6/56 میباشد.
امینت ملی
امنیت خارجی
شاخصهای سنجش امنیت
مدلهای سنجش امنیت
ایران
2011
03
21
168
201
https://journal.iag.ir/article_56928_1818b76f44e0180fc70a8f87eccd5148.pdf