2024-03-29T16:20:26Z
https://journal.iag.ir/?_action=export&rf=summon&issue=7069
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
1735-4331
1388
5
15
نقش ساز و کارهای حقوقی در حل و فصل منازعات ژئوپلیتیکی مطالعه موردی: عهدنامه مرزی و حسن همجواری 1975 الجزایر
سید کاظم
سجادپور
رضا
امیری مقدم
بنیاد پژوهش حاضر بر این پرسش نهاده شده که آیا عهدنامه 1975 به عنوان ساز و کاری حقوقی از جامعیت و یکپارچگی لازم برای پایان دادن به اختلافات و جلوگیری از اختلافات جدید بین دو کشور برخوردار میباشد. روش این پژوهش تاریخی- تحلیلی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات، اسنادی و انجام مصاحبه با مسئولین است. در مسیر پاسخگویی به این سؤال معلوم شد، که اختلافات مرزی ایران و عراق سابقهای در حدود سه قرن دارد. پس از استقلال عراق، منازعات ژئوپلیتیکی دو کشور افزایش یافته و رهبران دو کشور تلاشهای زیادی مبذول داشتهاند که این منازعات را با ساز و کارهای حقوقی حل و فصل نمایند. قرارداد 1937 و عهدنامه 1975 الجزایر از جمله اساسیترین این اقدامات است. عهدنامه 1975 با در نظر گرفتن نحوه تدوین، محتوای عهدنامه و جزئیات حقوقی، عهدنامهای جامع است. برجستهترین وجه این عهدنامه، جامعیت آن برای مدیریت درازمدت اختلافات ژئوپلیتیکی بین ایران و عراق است. در شرایط نوین سیاسی عراق، علیرغم دیدگاههای گوناگونی که در حاکمیت فعلی این کشور در مورد قرارداد 1975 وجود دارد، اجرائی کردن کامل عهدنامه، بویژه پروتکلهای الحاقی آن تأمین کننده منافع ملی جمهوری اسلامی ایران است.
قرارداد 1975 الجزایر
اختلافات مرزی
اروندرود
عراق
ایران
2009
09
23
1
40
https://journal.iag.ir/article_57017_b91725c1e3b8dd69c695f0b6d81260c9.pdf
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
1735-4331
1388
5
15
تحلیل جایگاه ژئواکونومیک ایران در خاورمیانه
محمدحسن
نامی
علیرضا
عباسی
نیاز روز افزون به انرژی بویژه از سوی کشورهای تازه صنعتی شده شرق و جنوب آسیا، رقیبان جدیدی را برای مصرف کنندههای سنتی ایجاد کرده و رقابت، تلاش و تقلا برای استخراج، بهرهبرداری و انتقال انرژی و مسیرهای پیشنهادی، مسائل جدیدی را در مباحث ژئوپلیتیک گشوده است. بدین ترتیب افزایش بیسابقه تقاضای جهانی برای انرژی، دوران جدیدی از رقابتهای ژئوپلیتیک بر محور مسائل اقتصادی بویژه انرژی در انتظار است تا قدرتها و کشورهای تولیدکننده و مصرف کننده آن بتوانند ساختار جدیدی از مناسبات و روابط چند جانبه را طراحی کرده و ادامه حیات دهند.قرار گرفتن ایران بین دو حوزه بسیار مهم دریای خزر و خلیج فارس، اهمیت ژئوپلیتیکی، استراتژیکی و ژئواکونومیکی خاصی به ایران بخشیده است.این نقش در زمینههای سیاسی و به لحاظ جغرافیایی و انتقال انرژی میتواند نقشی بیبدیل باشد، حال آنکه بهرغم داشتن تواناییهای ساختاری ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی، ایران از نفوذ ژئوپلیتیکی مناسبی در تعاملات منطقهای و جهانی برخوردار نمیباشد. از این رو این تحقیق درصدد است جایگاه ژئواکونومیک ایران را در منطقه مورد نقد و ارزیابی قرار دهد.
قلمروهای استراتژیک
ژئواکونومی
ژئوپلیتیک
ژئواستراتژی
خاورمیانه
ایران
2009
09
23
41
65
https://journal.iag.ir/article_57018_1832e6942de5ce7301b5579ee8c5afde.pdf
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
1735-4331
1388
5
15
بررسی علل و پیامدهای حضور ایالات متحده در قفقاز
بهرام
امیراحمدیان
منطقه قفقاز که به جهت موقعیت جغرافیایی و شرایط مکانی از گذشتههای تاریخی دارای اهمیت استراتژیک بوده و با وجودی که در دوره جنگ سرد، در حاکمیت اتحاد شوروی قرار داشت، ولی به جهت واقع شدن در منطقه برخورد دو قلمرو ژئواستراتژیک و دو پیمان نظامی ناتو و ورشو، از اهمیت ژئواستراتژیک برخوردار بود که در نهایت پس از فروپاشی اتحاد شوروی و استقلال جمهوریهای آذربایجان، ارمنستان و گرجستان، آرام آرام از حیطه نفوذ روسیه خارج و در محدوده منافع حیاتی ایالات متحده قرار گرفته است. به همین سبب ایالات متحده به دنبال منافع خود وارد منطقه حیات خلوت (خارج نزدیک) روسیه شده و سبب نگرانی امنیت ملی روسیه گردیده است. هر یک از بازیگران منطقهای و فرامنطقهای بهدنبال کسب منافع بیشتر یا رفع نگرانیهای امنیتی خود، منطقه را با بحران مواجه کردهاند. بحرانهای سرزمینی، قومی، سیاسی و اقتصادی پدید آمده ناشی از فروپاشی شوروی از آغاز دهه 90 قرن بیستم که هنوز هم حل نشدهباقی مانده و توسعه و تحول منطقه را به تأخیر انداختهاند، به بحرانیتر شدن منطقه منجر شدهاند. از آنجا که منافع بازیگران منطقهای و فرامنطقهای اغلب با یکدیگر در تضاد است آنها رو در روی یکدیگر قرار گرفتهاند و به بحرانیتر شدن منطقه دامن زدهاند. به همین سبب منطقه قفقاز با وجود توانهای منابع طبیعی سرشار(از جمله نفت و گاز) تواناییها و زیر ساختهای اقتصادی مناسب و جمعیت فعال و نیروی انسانی آموزش دیده که لازمه توسعه همهجانبه یک منطقه است، با بحرانهای چندی روبروست. در این مقاله حضور ایالات متحده در ارتباط با متغیر نفت و عوامل استراتژیکی مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است. ایالات متحده با ادامه دکترین مهار و محصورسازی مربوط به دوره جنگ سرد این بار نه اتحاد شوروی (که دیگر حیات سیاسی آن پایان یافته)، بلکه به محصورسازی روسیه به عنوان ابرقدرت اتمی و غیرقابل کنترل اقدام کرده است که نحوه دستیابی به این استراتژی و تاکتیکهای آن مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است. سؤالات اساسی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا ایالات متحده برای مهار و محصورسازی روسیه در قفقاز حضور یافته است؟ آیا یافتن جایگزین و تنوع بخشی به منابع نفتی وارداتی سبب حضور ایالات متحده در این منطقه شده است؟ آیا ایالات متحده بهدنبال اهداف استراتژیک در منطقه حضور یافته است و تحولات منطقه از جمله انقلابهای به اصطلاح رنگین چه رابطهای با حضور ایالات متحده دارد و آیا این تحولات در راستای اهداف استراتژیک آن صورت گرفته است؟ برای پاسخ به این سؤالها این پژوهش در پی یافتن رابطه بین متغییر نفت و امنیت در قفقاز است و فرض بر این است که ایالات متحده هم اهداف استراتژیک و هم اهداف اقتصادی را در منطقه دنبال میکند که از نظر تحلیل ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی قابل بررسی است.
قفقاز
ژئوپلیتیک
ژئواستراتژی
امنیت
نفت
محصورسازی
هارتلند
اوراسیا
2009
09
23
66
97
https://journal.iag.ir/article_57019_4b479cd630f6f2376bcf59e54a713e7d.pdf
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
1735-4331
1388
5
15
تغییرات مدلهای ژئوپلیتیکی امنیت در عصر حاضر
کیومرث
یزدانپناه درو
در مطالعه مباحث امنیتی، چه از روشهای مطالعاتی گسترده و شامل تغییرات سیاسی و تکاپوی آکادمیک، و چه از روشهای محدود و کلاسیک قدیمی که بیشتر بر مسائل نظامی تأکید دارد، و یا اینکه روشهای نظری مدرن استفاده شود، روشن است که فرضیههای ژئوپلیتیکی با هر یک از این روشها برای آغاز مطالعات امنیتی جهان با توجه به روند تحولات جهانی، نیاز به بازنگری و ژرفاندیشی عالمانه و دستهجمعی دارد.این پژوهش ضمن تشریح چشماندازهای امنیتی جهان و متغیرهای آن در عصر حاضر، با رویکردی نو و واقعگرایانه بر اساس نوع و ماهیت تحولات امنیتی در جهان و بهرهگیری از اندیشههای ژئوپلیتیکی مدرن که در دنیای امروزی نقش اساسی را در طراحی برنامههای استراتژیکی و سیاست خارجی هر واحد سیاسی مستقل و شناخته شده بر عهده دارد، ارائه میگردد. دو پرسش مهم در این پژوهش عبارتند از: 1- چرا امروزه امنیت جهانی و به تبع آن امنیت مناطق تابع متغیّرهای ژئوپلیتیکی است؟2- تغییرات مدلهای ژئوپلیتیکی تا چه اندازه در امنیت تأثیرگذار بوده و متعاقب آن همسانیهای ژئوپلیتیکی در حال تغییر دائم است؟
امنیت
مدلهای ژئوپلیتیکی
ستیزها و نزاعها
نظام بینالملل
2009
09
23
98
115
https://journal.iag.ir/article_57020_10cdcf307bdcfd82c26737ba16a65654.pdf
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
1735-4331
1388
5
15
آسیای جنوبغربی به عنوان یک منطقه؟ تحلیل قابلیت اطلاق منطقه به آسیای جنوب غربی
حسین
سلیمی
اصطلاح «آسیای جنوب غربی» در ادبیات جاری در روابط بینالملل و مطالعات منطقهای بیشتر به بخشی از خاورمیانه یا به کشورهای حوزۀ خلیج فارس اطلاق میشود، ولی اگر بخواهیم آن را در معنایی متفاوت به کار برده و یا آن را در مورد حوزۀ جغرافیایی وسیعتری استفاده کنیم نیازمند روشن کردن مفهوم منطقه و مطالعه دقیق شاخصهای آن در حوزۀ جغرافیایی هستیم که میخواهیم اصطلاح منطقه را در مورد آن به کار بریم. در این نوشتار به دنبال یافتن جواب این سؤال هستیم که آیا با توجه به تعاریف و مفاهیم رایج در مورد منطقه و منطقهسازی، میتوان حوزۀ جغرافیایی به وسعت خاورمیانه و آسیای مرکزی و بخشهایی از جنوب آسیا را به عنوان یک منطقه محسوب کرد و اگر در حال حاضر این حوزه جغرافیایی هنوز ویژگیهای یک منطقه را ندارد آیا میتوان چنین منطقهای ایجاد کرد و حتی اگر کشورهای این حوزۀ جغرافیایی تصمیم سیاسی لازم را در این زمینه اتخاذ کنند آیا شکل دادن و پدید آوردن چنین منطقهای امکانپذیر است؟ فرضیهای که در این مقاله در پی ارزیابی آن هستیم، این است که گسترۀ جغرافیایی وسیعی که تحت عنوان آسیایغربی تعریف میشود(شامل مرکز، غرب آسیا، قفقاز و حتی بخشی از آفریقا) نمیتواند واجد شرایط یک منطقه باشد و منطقهسازی در آن دشوار خواهد بود. همچنین مقاله حاضر تلاش دارد نشان دهد که شرایط منطقهسازی و شکلگیری یک منطقه با توجه به نمونهها و تجربیات موفق موجود در جهان چه خواهد بود.
آسیای جنوب غربی
منطقه
منطقهگرایی
منطقهسازی
2009
09
23
116
137
https://journal.iag.ir/article_57021_60e6d7b0e0a1be0d38cef9e7e408646e.pdf
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
1735-4331
1388
5
15
نقش کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در توریسم جهانی
عبدالرضا
رکنالدین افتخاری
بهار
بیشمی
حمدالله
سجاسی قیداری
یوسف
حسنپور
امروزه صنعت گردشگری به علت تأثیرگذاری آن بر فرایند تولید، اشتغال و توسعه اقتصادی، برای بسیاری از کشورها از اهمیت خاصی برخوردار است. کشورهای اسلامی با دارا بودن میراث معنوی فرهنگی و میراث طبیعی و سایر داشتههای تسهیل کننده و نهادهای گردشگری، نیاز به یک حرکت راهبردی برای توجه فرایندی به صنعت گردشگری دارند تا این طریق به عنوان یک فرصت تازه، زمینه رشد و شکوفایی خویش را بهبود بخشند، روند رو به رشد فعالیت کشورهای عضو در طول یک دهه اخیر علیرغم سهم و جایگاه بسیار ناچیز و همچنین سهم از کل درآمد گردشگری جهان، دورنمای خوبی را برای توسعه صنعت گردشگری در میان کشورهای اسلامی، نشان میدهد. در این میان چهار کشور ترکیه، مالزی و مصر و مراکش با اختصـاص 33درصد از کل درآمد گردشگری کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی، علیرغم نمایش توزیع جغرافیایی نامتوازن توسعه گردشگری در میان کشورهای اسلامی، حرکت جدید و سیاستهای موفق این کشورها را در حوزه گردشگری بازگو میکند. افزون بر این یافتههای میدانی از دیدگاههای کارشناسان صنعت گردشگری در تحلیل وضعیت این صنعت در کشورهای اسلامی نیز حاکی از آن است که فرصتهای پیش رو در کنار نقاط قوت گردشگری، اتخاذ راهبرد تهاجمی را پیش روی کشورهای اسلامی مطرح میسازد که با اتخاذ سیاستهای راهبردی خوشهای و منطقهای، زمینه یکپارچگی اقتصادی برای تشکیل بازار مشترک اسلامی در حوزه گردشگری را بیش از سایر حوزههای اقتصادی ممکن میسازد. چنین دورنمایی با تقویت اتاق بازرگانی منطقهای و تنظیم نقشه راه توسط آنها زمینههای تحقق این ایده را از اندیشه به عمل منطقی مینماید.
صنعت گردشگری
مدل راهبردی
سازمان کنفرانس اسلامی
2009
09
23
138
168
https://journal.iag.ir/article_57022_7c98a2538e35e7154b2274ac26f9eb36.pdf
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک
1735-4331
1735-4331
1388
5
15
پهنهبندی و تحلیل نواحی جرمخیز و آسیبزای سکونتگاههای شهری استان گلستان
جعفر
میرکتولی
علی
وطنی
این مقاله با هدف ارائه تصویری از وضعیت مکانهای جرمخیز و آسیبزای استان گلستان با تأکید نواحی شهری تهیه گردیده است. بدین منظور اطلاعات حاصله از روش «میدانی» و «اسنادی»، وارد سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) شد و با استفاده از نرمافزار Arc GIS 9.2 و برنامههای جانبی 3D Analyst و Crime Analysis، کار تجزیه و تحلیل جرایم در سطوح شهری، شهرستانی و استان انجام گردید.نتایج پردازش، لایههای نقطهای وقوع جرم و هویت مکانی شهرها و شهرستانهای استان را نشان میدهد بیشترین فراوانی نوع جرم در دو شهرستان بزرگ استان،گرگان و گنبدکاووس به ترتیب به سرقت و خودکشی اختصاص داشته است. همچنین بیشترین فراوانی نوع جرم در شهرهای استان به قاچاق مواد مخدر، خودکشی و قتل و سرقت اختصاص داشته است که میزان فراوانی آن تحت تأثیر ویژگیهای کالبدی، اجتماعی و اقتصادی شهرها متفاوت است. بررسی وضعیت پراکنش مکانهای جرمخیز بویژه نواحی شهری استان مؤید برخی از نظریههای ارائه شده در این زمینه است. از جمله، دورکیم که معتقد به وجود رابطه بین افزایش جرایم و افزایش جمعیت شهرها بود. «جرج کینگ و جمیز کیو» نیز که محیطهای آسیبدیده و مخروبه شهری را در ایجاد بینظمی و وقوع جرم در شهرها مؤثر دانستهاند. «هال» که بر رابطه بین افزایش جمعیت، رشد و توسعه شهرنشینی، افزایش جنایت و بزهکاری تأکید داشت. «لاوین» که تراکم زیاد جرایم خیابانی و نوع کاربری زمین شهری را در ارتباط میدانست. در مجموع نتایج حاصله با بسیاری از مطالعات نظری و تجربی مشابه پیشین، همخوانی داشته و قابل تبیین است.
استان گلستان
مکانهای جرمخیز
نقاط آسیبزا
GIS
2009
09
23
169
190
https://journal.iag.ir/article_57023_0a276600caba28418aaf24217b17f740.pdf