انجمن ژئوپلیتیک ایرانفصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک1735-43312420060622The Evolution of the Concept of Territory at the Age of Globalizationتحول مفهوم سرزمین در عصر جهانیشدن12657516FAدره میرحیدرـ استاد جغرافیای سیاسی، دانشگاه تهرانمحمدرئوف حیدری فرـ جغرافیای سیاسی، دانشگاه تهرانJournal Article20060505Territory is one of the essential pillars of political geography. Nevertheless, there are a lot of discussion about dissubjectivity and unimportance of territory at the age of globalization. The discourses about deterritorialization have attracted the academic and scientific groups so much that some believe that Globalization equals deterritorialization.
This essay using a neo-realism approach has tried to analyze the process of Globalization having territorial vision. In other words, while it does not deny exterritorial and transnational processes but it put emphasis on reterritorialization of various phenomenon and processes at the age of globalization .The assumption is that territory and boundary are not to be obliterated, although their functions have changed . Likewise, it is believed in this paper that because the needs of human beings to variety and geography, territory will remain and globalization and transnationalization can not diminish its role and situation in the communal human life.
سرزمین، یکی از پایههای اساسی علم جغرافیای سیاسی میباشد، اما هماکنون بحثهای زیادی در رابطه با بیاهمیت شدن و از موضوع افتادن مفهوم سرزمین در عصر جهانیشدن وجود دارد. بحث سرزمینزدایی آنچنان محافل علمی و دانشگاهی را به خود جذب کرده است که انگار جهانیشدن بهطور دقیق به معنای سرزمین زدایی میباشد. این مقاله با رویکردی نو و واقعگرایانه سعی دارد تا فرایند جهانیشدن را با نگاهی سرزمینی تحلیل کند. بهاین معنا که وجود فراملی گرایی یا فراسرزمینی شدن جریانها انکار نمیشود ولی به نوعی سعی در اثبات باز سرزمینی شدن جریانها و پدیدههای گوناگون در عصر جهانیشدن دارد. بعلاوه، استدلال اصلی مقالهاین است که قلمروسرزمینی ( سرزمین و مرز) در عصر جهانیشدن از بین نرفته بلکه کارکرد آن متحول شده است. این اعتقاد نیز وجود دارد که قلمرو سرزمینی به دلیل نیاز انسان به تفاوت – و هرآنچه که جغرافیاست- ماندگار بوده و جهانیشدن، فراملی شدن و.. جایگاه و نقش آن را در زندگی اشتراکی انسان از بین نمیبرد.https://journal.iag.ir/article_57516_27f1d8e0ee6c34b1692f984139466580.pdfانجمن ژئوپلیتیک ایرانفصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک1735-43312420060622Analysis of the Geopolitics and Geo-Economy of Iran – India Gas Pipelineتحلیل ژئوپلیتیک و ژئواکونومی خط لوله گاز ایران ـ هند274557517FAعزتاله عزتیـ دانشیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهرانهادی ویسیـ دانشجوی دکترای جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20061023In the beginning of 21th century, the request for natural gas has the highest growth. Most economical progress of India has caused that needing it to energy and natural gas is increasing. Between varieties of choices for gas import, Indian government choosing land gas pipeline of Iran – India. Therefore transiting gas pipeline through Pakistan territory is a necessity. But there is problem that, whether economical cooperations of three states of India, Pakistan and Iran in project of gas pipeline, can resolve geopolitics conflicts to the economical benefits? For reply to the problem, in this research has been used descriptive - analytic method. The results of the research have confirmed that geopolitical and geoeconomical aims of India, Pakistan and Iran in land pipeline project is not equal and economical cooperations can not resolve geopolitics conflicts of between three states. Therefore insecurity is the biggest challenge for gas pipeline in Pakistan territory. <br /> <br /> در ده آغازین قرن بیست و یکم، تقاضا برای گاز طبیعی دارای بالاترین رشد می باشد. رشد فزاینده اقتصادی هند، نیازمندی این کشور به انرژی بویژه گاز طبیعی را افزایش داده است. از میان انتخابهای متعدد برای واردات گاز طبیعی، گزینه خط لوله زمینی ایران ـ هند مورد توجه زمامداران این کشور قرار گرفته است که با این روش انتقال خط لوله از سرزمین پاکستان در این پروژه ضرورتی انکارناپذیر است. اما مسأله این است که آیا همکاریهای اقتصادی ایران، هند و پاکستان در قالب پروژه خط لوله گاز میتواند چالشهای ژئوپلیتیکی میان سه دولت را به نفع منافع اقتصادی حل و یا تضعیف کند؟ برای پاسخ به این مسأله از روش توصیفی ـ تحلیلی استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که دستاوردهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومی هند، ایران و پاکستان در احداث پروژه خط لوله زمینی یکسان نیست و همکاریهای اقتصادی بتنهایی نمیتواند بازدارنده چالشهای ژئوپلیتیکی میان سه دولت باشد. بنابراین ناامنی، بزرگترین چالش پیش روی خط لوله گاز در سرزمین پاکستان است.https://journal.iag.ir/article_57517_ef22516661941257c4269d9ccc100772.pdfانجمن ژئوپلیتیک ایرانفصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک1735-43312420060622Designing of a Model for Measurement of National Power of the Statesطراحی مدل سنجش قدرت ملی کشورها467357518FAمحمد رضا حافظنیاـ استاد جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرسسیدهادی زرقانیـ جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرسزهرا احمدیپورـ استادیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرسعبدالرضا رکنالدین افتخاریـ دانشیار جغرافیا، دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20060926The entire capabilities of any state could be defined as its national power. Measuring national power has generated much controversy and debate in academic circles. The purpose of this research is twofold, firstly to evaluate the important variables that impact national power, secondly designing a model that measures the national power of the states. Different variables were categorized into nine factors including: political, astrospace, transnational, cultural, social, scientific, military, territorial and economic. The Delphi and factor analysis methods have been used to evaluate the variables were employed. The subsequent index which resulted from the above-mentioned calculations ranked all nation states according to their national power. Hence geopolitical weight of every state could be attained from this ranking.
سنجش و اندازهگیری قدرت ملی کشورها به منظور تعیین جایگاه کشور در نظام ژئوپلیتیک جهانی و مقایسه قدرت کشورها، همواره از دغدغههای جغرافیدانهای سیاسی، دانشمندان علومسیاسی و روابط بینالملل بوده است. از همین رو از سوی صاحبنظران تلاشهای متعددی جهت سنجش قدرت کشورها در قالب ابداع روشها و مدلهای تک متغیره و چند متغیره محدود صورت گرفته است که همه آنها از منظر یک یا چند متغیر یا بعد محدود، کشورهای جهان را رتبهبندی و مقایسه کردهاند ولی هیچگاه منعکسکننده قدرت ملی جامع و فراگیر کشورها نبودهاند. در این تحقیق با توجه به نقد و ارزیابی مدلهای پیشین سنجش قدرت ملی، مدل جدیدی برای محاسبه قدرت ملی ارائه شده است که چه از نظر روش کار و چه از نظر تعداد و ترکیب فاکتورها و متغیرهای مؤثر بر قدرت ملی نسبت به تمامی مدلهای قبل برتری دارد. توجه به تمامی ابعاد قدرت ملی (در قالب نه فاکتور اقتصادی، سیاسی، نظامی، فضایی، فرامرزی، سرزمینی،اجتماعی، علمی، فناوری و فرهنگی)، توجه بر استفاده از متغیرهای متعدد، متنوع در قالب 87 متغیر، تأکید بر استفاده از متغیرهای جدید و استراتژیک متناسب با زمان کنونی، استفاده از روش دلفی و مراجعه به نظر خبرگان در مورد شناخت نقش و اهمیت متغیرهای مؤثر برقدرت ملی، امکان ترسیم ساختار قدرت در جهان با تأکید بر جایگاه ایران در نظام ژئوپلیتیکی جهانی و ... بخشی از مزایای این مدل نسبت به تمامی مدلهای قبل است. <br />مقاله حاضر ضمن تشریح نحوه طراحی مدل سنجش قدرت ملی در قالب 13 مرحله،با استفاده از مدل مزبور (که از ترکیب حدود 90 متغیر در قالب 9 فاکتور تشکیلشد) به سنجش قدرت 140 کشور جهان پرداخته و در پایان با توجه به میزان قدرت ملی کشورها، ساختار قدرت جهانی را در قالب یک مدل پنج سطحی ارائه نموده است. https://journal.iag.ir/article_57518_a3efd05538f1d690b74aa9df7b0cade7.pdfانجمن ژئوپلیتیک ایرانفصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک1735-43312420060622A Critique on the Globalization Discourse and Explanation of the Local-Global Discourseنقدی بر گفتمان جهانی شدن و تبیین گفتمان بوم ـ جهان7410557519FAجعفر جوانـ دانشیار جغرافیا، دانشگاه فردوسی مشهدعبدالله عبداللهیـ دانشجوی دکترای جغرافیا، دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20060505The emerging process of globalization, which itself is shaped by unprecedented alterations in universal communications and information-based transformations that are experiencing immense growth, have transformed communal human life. No consensus on the concept of globalization has been reached nearly three decades since the start of the process of globalization. Adherents to differing schools of thought have not been able to define the process of globalization from the local and global vantage points. Some overemphasize the harmonization trait of globalization to envisage realization of a fictional globe inline with their political wishes; others are stuck in small local spheres resisting/denying globalization. Defining and in depth elaborations on the local-global discourse in international trends and new features in locals (urban-rural) relations in domestic realm would result in a theoretical framework that will better capture the geographic complexity of our world. <br /> <br /> جهانی شدن به عنوان فرایندی در حال تکوین (که خود معلول دگرگونیها و تحولات بیسابقه در عرصه ارتباطهای جهان شمول، اطلاعاتگرایی و دانش ـ محوری است) امروزه با رشدی فزاینده، عرصههای گوناگونِ زندگی اجتماعی را درنوردیده و مانند واقعیتی گریزناپذیر، فراراهِ جوامع بشری، جلوه گر شده است. این مقاله بر آن است که ادبیات گستردة جهانی شدن و اشاعة ناصواب آن را که هم اکنون پس از گذشت حدود سه دهه از آغاز فرایند جهانی شدن، هنوز به تعریف جامع و کاملی از این فرایند نائل نیامده و گرایشها مختلف فکری در تحدید و تعریف آن (جهانی شدن) از نگاه دوسویه به بوم و جهان عاجز ماندهاند، بررسی کند؛ بهطوریکه عدهای با پافشاری بر خصیصة همگونساز آن و با امید وافی بر تحقق آرمانهای سیاسی خودشان، صرفاً به سویه جهانی و بینالمللی جهانی شدن نظر میکنند و عدهای دیگر با محصور ماندن در فضاهای کوچک و نفسگیر بومها به مخالفت با جهان گرایان بر میخیزند. <br />بسط و تشریح گفتمان بوم ـ جهان در روابط جاری حاکم بر کشورهای جهان از یکسو و مناسبات جدید میان بومها (شهرها و روستاها) در داخل کشورهای جهان از سوی دیگر رهیافت نظری نوینی است که از چشمانداز جغرافیایی میتواند به نحو مطلوبتری گویای آرایش جدید فضایی جهان باشد.https://journal.iag.ir/article_57519_42dde694c22b7df08bb1c7ced2484241.pdfانجمن ژئوپلیتیک ایرانفصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک1735-43312420060622Geopolitical Factors Effective on Shaping Syria's Foreign Policy toward Lebanon:
(1975-1990)عوامل ژئوپلیتیکی مؤثر بر شکلگیری سیاست خارجی سوریه در بحران لبنان (1975-1990م)10612957520FAاحمد سلطانی نژادـ دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20060515 There are a variety of complex and dynamic factors that shape foreign policy orientations. Among these factors, perceptions/misperceptions about national interests along with geopolitical position have essential roles in shaping foreign policy. This article examines how the geopolitics of Lebanon shaped Syria's foreign policy towards Lebanon during 1975-1990 Civil War in Lebanon. It maintains that the Lebanese Civil War jeopardized Syria's national interests, while it accorded Syria a unique venue to influence domestic and regional issues. Lebanon’s position in the Arab-Israeli conflict, particularly the presences of tens of thousands of Palestinian refugees, led Israel to invade Lebanon in order to dismantle Palestinian armed groups. Subsequently, the interventions of both regional and international powers in Lebanon became Lebanon’s prime geopolitical significance, which forced Syria to intervene militarily in Lebanon in order to maintain Syrian national interests. <br /> سیاست خارجی کشورها تحتتأثیر مجموعهای بسیار پیچیده از عوامل و متغیرها شکل میگیرد که ارتباطی متقابل با یکدیگر دارند، با این توضیح که تصور کلی تصمیمگیرندگان عرصه سیاست خارجی از سیاست بینالمللی و درک و برداشت آنان از منافع ملی و قدرت ملی، نقش تعیینکنندهای در جهتگیریهای کلان آنان دارد، جغرافیای سیاسی و ویژگیهای ژئوپلیتیکی کشورها همواره به عنوان یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر سیاست خارجی کشورها محسوب شده است. این تحقیق در پی یافتن رابطه بین دو متغیر ژئوپلیتیک لبنان و سیاست خارجی سوریه در لبنان است. به رغم اینکه عوامل بسیاری از جمله شخص حافظ اسد، ساختار سیاسی، حزب بعث و ارتش در شکلگیری سیاست خارجی سوریه نقش داشتهاند، اما تأثیر ویژگیهای ژئوپلیتیکی لبنان طی سالهای 1975-1990م. بر سیاست خارجی سوریه از این جهت مهم تلقی میشود که از یکطرف امنیت و منافع ملی سوریه را در معرض تهدید و آسیبپذیری جدی قرار داد و از سوی دیگر موقعیتی بسیار مناسب برای تأثیرگذاری سوریه بر معادلات منطقهای فراهم کرد. <br />موقعیت جغرافیایی لبنان و جایگاه ژئوپلیتیک آن در روند جنگهای اعراب و اسرائیل و همچنین حضور تعداد کثیری از پناهندگان فلسطینی (که سبب حملات مکرر نیروهای اسرائیلی و اشغال بخشهایی از جنوب لبنان گردید)، سبب تشدید جنگ گروهها و جناحهای سیاسی دارای نفوذ در لبنان شد و در نهایت نبود ثبات، امنیت و حاکمیت سیاسی دولت لبنان، دخالت بسیاری از کشورهای خارجی در امور جاری این کشور را در پی داشت. تبدیل شدن لبنان به صحنه رقابت قدرتهای بزرگ و منطقهای، ویژگی عمده ژئوپلیتیکی لبنان طی سالهای بحران بود که سوریه را در موقعیتی قرار داد تا بناچار از طریق دخالت نظامی، منافع و امنیت ملی خود را تأمین کند.https://journal.iag.ir/article_57520_b3015e19365e8fccbab9faf1e778760f.pdf